چکیده:
زمینه: اکثر تحقیقات انجام شده در زمینه فرار مالیاتی جنبه تامین مالی عمومی و اقتصادی آن را مورد بررسی قرار داده اند و از نقطه نظر اخلاقی و فلسفی کمتر به این موضوع پرداخته شده است. ازاین رو در این پژوهش رابطه اخلاق فردی و اجتناب از پرداخت مالیات مورد بررسی قرار گرفته است.
روش: پژوهش حاضر کاربردی از نوع پس رویدادی است. جامعه آماری شامل دانشجویان رشته های علوم اداری شهر کرمان می باشد. حجم نمونه تعیین شده به منظور بررسی فرضیه های پژوهش 520 نفر می باشد که به صورت تصادفی از جامعه انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در پژوهش پرسشنامه استاندارد می باشد و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیات از میانگین نمرات داده شده و مقایسه میانگین ها استفاده شد.
یافته ها: براساس یافته های پژوهش حاضر، چنانچه افراد دولت را در تخصیص منابع دریافتی و مالیات های وصول شده ناکارآ تشخیص دهند، اجتناب از پرداخت مالیات را اخلاقی تر دانسته و دولت را حائز شرایط اخذ مالیات از خود نمی دانند. یافته ها همچنین حاکی از این است که دانشجویان رشته حسابداری در مقایسه با دانشجویان رشته اقتصاد و مدیریت بازرگانی کمتر به اجتناب از پرداخت مالیات تمایل دارند.
نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش حاضر، می توان نتیجه گیری کرد که اگر دولت به مردم اطمینان دهد که منابع مالیاتی گردآوری شده در راستای خدمت رسانی بیشتر به آنها و سایر بخش های مولد اقتصاد پرداخت می شود، مودیان مالیاتی فرار از پرداخت مالیات را رفتاری به دور از ارزش های اخلاقی خواهند دانست.
خلاصه ماشینی:
سرآغاز (مقالۀ پژوهشی) رابطه بین اخلاق فردی، اخلاق حرفهای حسابداران، جنسیت و تمکین مالیاتی بهنام کرمشاهی*، زینب اعظمی گروه حسابداری مجتمع آموزش عالی بافت، دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمان، ایران (تاریخ دریافت: 26/7/95، تاریخ پذیرش: 25/10/95) چکیده زمینه: اکثر تحقیقات انجام شده در زمینه فرار مالیاتی جنبه تأمین مالی عمومی و اقتصادی آن را مورد بررسی قرار دادهاند و از نقطه نظر اخلاقی و فلسفی کمتر به این موضوع پرداخته شده است.
میانگین کل نمرات داده شده به پرسشها 93/4 میباشد که نشان دهنده این است که پاسخ دهندگان اجتناب از پرداخت مالیات را در برخی مواقع اخلاقی میدانند.
موجهترین حالت برای اقدام به اجتناب از پرداخت مالیات که کمترین نمرات را اخذ کردهاند، مربوط به سؤالات مطرح شده در خصوص فساد سیاستمداران، خانواده و دوستان آنها و همچنین ناکارآیی دولت در وصول مالیاتها و استفاده از منابع مالیاتی میباشد.
بنابراین براساس نتایج به دست آمده فرضیه (4) تحقیق مبنی بر این که دانشجویان رشته حسابداری در مقایسه با دانشجویان رشته اقتصاد و مدیریت کمتر به فعالیتهای اجتناب مالیاتی تمایل دارند، تأیید میگردد بحث مالیات یکی از توانمندترین ابزارهای اقتصادی با کارکردهای گوناگون است که باعث تنظیم اقتصاد جامعه میگردد.
همچنین با توجه به این که حسابداران بهعنوان گزارش دهنده و واسط مالی بین شرکت و بازار سرمایه، دارای مسئولیت خطیری در برابر جامعه میباشد و اعمال غیراخلاقی آنها ضمن مخدوش نمودن اعتماد مردم به حرفه حسابداری در کارایی نظام مالیاتی نیز اخلال ایجاد میکنند، پیشنهاد میگردد در سر فصل دروس دانشجویان رشتههای مرتبط با امور مالیاتی همچون حسابداری، چند واحد درسی تحت عنوان اخلاق حرفهای گنجانده شود.