چکیده:
آیات و روایات بسیاری بر این مطلب دلالت دارند که هر آنچه در کائنات است، از ذویالعقول و غیر آن، تسبیحگوی خداوند متعال بوده و هستند. این ظهور یا تصریح، در تاریخ اندیشۀ اسلامی شرح و بسطهای مختلفی را موجب شده است. عارفان، فیلسوفان و متکلمان و نیز مفسران و محدثان هر یک بر اساس مبانی و مشارب خاص خود، به تبیین این موضوع پرداختهاند. آنچه در این نوشتار میآید، نخست بیان اقسام مختلف نصوص دینی و سپس دستهبندی و ارائۀ هشت رویکرد و نظریه در تبیین آنهاست، بهگونهای که تا کنون در آثار موجود یافت نشده است. در پایان، تحلیل و نقد نظریات بههمراه بررسی لوازم هر یک ارائه خواهد شد. نتیجۀ سخن آنکه، از حیث وجودشناختی سریان نوعی شعور و حیات در تمام مراتب هستی از یکسو و از حیث معرفتشناختی دلالت هر موجودی بر وجود و تنزیه خالقش از سوی دیگر، ما را به پذیرش تسبیح حقیقی کائنات -که مفاد قطعی آیات و روایات است- رهنمون میشود.
خلاصه ماشینی:
آنها را در دو دستۀ کلي ميتوان جاي داد: نخست روايـاتي است که به شرح و بيان آيات مرتبط با تسبيح موجودات پرداخته اند (روايـات تفسـيريه ) و دستۀ ديگر رواياتي است که به اصل موضوع اشاره دارند، اگرچه در برخـي نيـز بـه آيـات قرآن نيز استشهاد شده است (روايات ناظر).
بـا ملاحظۀ اين نکته ، نظريات و تقريرهاي تسبيح عام موجودات را ميتوان در چند قسم جاي داد: تقرير تأويلي (حمل بر مجاز) در نظر اين گروه ، آنچه در آيات و روايات با مضـمون تسـبيح عـام هسـتي آمـده ؛ در حقيقـت اشاره اي تعريضي و کنايي است که به هدف نوعي تذکار و عبرت براي انسان بيان شده انـد.
فخر رازي در بيان اين ديدگاه ميگويد: «دربارٔە آيه يسبح الرعد بحمده ، اقـوال مختلفـي بيان شده است : از آن جمله عده اي رعد را اسم ملکي از ملايکـه و صـداي شـنيده شـده را صوت آن ملک به تسبيح و تهليل دانسته اند و براي اين نظر خود بـه روايتـي از ابـن عبـاس دليل آورده اند کـه : عن ابن عباس أن اليهود سألت النبي (ص ) عن الرعد ما هو فقال ملـک مـن الملائکۀ موکل بالسحاب معه مخاريق من نار يسوق بها السحاب حيث يشاء اللـه تعـالي قـالوا فالصوت الذي يسمع قال زجرة السحاب » (ملاصدرا، ١٣٦٣، ج ١٩: ٢٢).
بنابراين ملاصدرا در اين رويکرد نهايي خود با تکيـه بـر مبـاني خـاص حکمياش ، تسبيح موجودات را بر اساس سريان حيات در تمام هستي تبيـين کـرده اسـت ، تسبيحي که هيچ گونه مجاز و استعاره اي در آن نيست ، بلکه حقيقتي است نقلـي، کشـفي و برهاني.