چکیده:
مقدمه: هدف پژوهش، ارائه چارچوبی مفهومی از اخلاق حرفه ای تدریس برای استادان دروس معارف اسلامی برای اثربخش ترسازی عملکرد آنان نسبت به تربیت دینی صحیح دانشجویان بود.
روش: روش پژوهش از نوع روش آمیخته اکتشافی متوالی بود. در بخش کیفی از روش تحلیلی- استنتاجی و در بخش کمی از پیمایش پرسشنامه ای و انجام آزمون های آماری استفاده شد. جامعه آماری اول، کلیه منابع مرتبط با اخلاق حرفه ای تدریس و جامعه دوم، استادان معارف اسلامی و دانشجویان کارشناسی ارشد دانشکده علوم تربیتی دانشگاه فردوسی مشهد در سال 93-1392 بود. در جامعه دوم، 52 نفر با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. مراحل گردآوری داده ها عبارت بود از: بررسی و شناسایی منابع مرتبط با موضوع، شناسایی و استخراج استانداردهای اخلاق حرفه ای تدریس برای استادن معارف اسلامی، تلفیق و ادغام موارد مشابه در قالب مولفه کلی و اعتباریابی، مقایسه دیدگاه استادان و دانشجویان درباره خرده مولفه های اخلاق حرفه ای تدریس برای استادان معارف اسلامی.
یافته ها: ارائه چارچوب مفهومی اخلاق حرفه ای تدریس شش خوشه ای کلی که عبارتند از: اخلاق بین فردی(ارتباطات) و شایستگی های علمی- تخصصی، شخصیتی- رفتاری، اعتقادی- ارزشی، ادراکی و روانی- اجتماعی و ارائه چارچوب مفهومی اخلاق حرفه ای تدریس استادان معارف اسلامی.
نتیجه گیری: تدریس دروس دینی مستلزم رعایت اصول و ملاحظات اخلاقی استادان این دروس از دیدگاه استادان و دانشجویان است تا بتوان با در نظر گرفتن آنها در مسیر تحقق تربیت دینی دانشجویان گام برداشت. لذا توجه به چارچوب مفهومی اخلاق حرفه ای تدریس برای استادان معارف اسلامی پیشنهاد می شود.
خلاصه ماشینی:
"با توجه به آنچه گفته شد International Labor Organization (ILO) Davis Friedman & Fogell Clark Campbell میتوان گفت که کمتر رضایت کم دانشجویان از ارائه و تدریس دروس معارف اسلامی و دینی میتواند ناشی از عدم توجه متولیان نظام آموزش عالی در تربیت دینی و استادان معارف اسلامی در تدوین و شناسایی استانداردها و مؤلفههای اخلاق حرفهای تدریس مواد درسی این دروس باشد.
این نکتۀ مهم را نیز باید متذکر شد که با توجه به اینکه قسمتی از نتایج تحقیق دربارۀ مقایسۀ نظرات دانشجویان و استادان دربارۀ میزان اهمیت هر یک از مؤلفههای اخلاقی و حرفهای تدریس برای استادان معارف اسلامی بود، توجه به نظرات دانشجویان به عنوان ذینفعان نظام آموزش عالی و استادان به عنوان مجریان وکسانی که برنامۀ درسی و عمل تدریس را در کلاس درس معارف اسلامی پیاده میکنند، امری درخور توجه است.
از طرفی، تفاوت دیدگاه دانشجویان با استادان، محتوای این پیام را به صاحبنظران دینی، مدیران نظام آموزش عالی و همۀ کسانی که در تدوین و تشخیص معیارهای اخلاق حرفهای تدریس برای استادان معارف اسلامی نقش دارند، گوشزد میکند که مشخص کردن چارچوبهای اخلاق حرفهای تدریس، بدون لحاظ دیدگاه ذینفعان اصلی- دانشجویان- اثربخش نبوده و تربیت دینی نوجوانان و جوانان در نظام آموزش عالی آنگونه که باید محقق نمیشود؛ در نتیجه باید شاهد آسیبهای دینی مختلفی در جامعه بود."