چکیده:
هدف اصلی این پژوهش، تحلیل گفتمان اندیشههای امام خمینی(ره) در حوزه مسئله خودکفایی است. در این پژوهش که از رویکرد لاکلا و موف به گفتمان استفاده شده است، «باور به توانستن خود» بهعنوان دال مرکزی و بازیگر اصلیِ گفتمانِ امام در این حوزه شناسایی شده است. با توجه به تحلیل صورت گرفته، مشخص شد، گفتمان امام خمینی در حوزه خودکفایی بسیار متأثر از شرایط محاصره اقتصادی و جنگ مفصلبندی شده است، که باعث شده دالهای این گفتمان تعریفهای بسیار جدیتر، حاوی جزئیات بیشتر از خودکفایی، به نسبت دیگر رویکردها ارایه کند. این گفتمان، در بیان دالها، به معرفتهای بنیادینی چون «استقلال»، «آزادی»، «مقاومت و ایستادگی»، «خداگرایی» و ... در جهت ایجاد هژمونی معناییِ خود ارجاع میدهد. همچنین، نیروهای مختلف اجتماعی در میانه نزاع گفتمان امام خمینی حاضر هستند که ازجمله آن میتوان به قدرتهای بزرگ بهخصوص «قدرتهای غربی»، بهعنوان گفتمان متخاصم خود، «پهلوی دوم» بهعنوان همپیمان آنان در جهت القای وابستگی، کشورهای شرقیِ اخیراً توسعهیافته بهعنوان نقش الگو دهنده، کشورهای مستضعف بهعنوان الگوگیرنده و در نهایت مردم ایران بهعنوان مردمی که پتانسیل بسیاری برای خودکفایی دارند، اشاره کرد. گفتمان امام خمینی در حوزه خودکفایی، تأکید بسیاری بر خودکفایی در مسائل نظامی دارد. این تأکید بیشتر از هر چیز در خودکفایی در «صنعتی شدن» قوای نظامی بروز و ظهور دارد. خودباوری بهعنوان دال مرکزیِ این گفتمان، در خودکفاییِ امور نظامی نیز بسیار جلوهگر است و نقش تعیینکنندهای در پیروزی یا شکست نظامی دارد. همچنین لازم به ذکر است، در گفتمان امام خمینی علاوه بر تأکید بر خودکفایی در «ساختارسازی» و «صنعت» نظامی و دفاعی، تاکید بطنیتری در استفاده از خودکفایی بهعنوان «پدافند غیرعامل» وجود دارد که در واقع کارکرد اصلیِ دفاعیِ خودکفایی در این گفتمان را روشن میکند. در بخش پایانیِ پژوهش حاضر گذری به تطبیق گفتمان خودکفایی امام خمینی و گفتمانهای «اقتصاد مقاومتی» و «مذاکره و همکاری با قدرتهای جهانی» زده شده است، تا نسبت گفتمان امام با گفتمانهایی که در وضعیت امروزِ جامعه ایران به منازعه در نظم گفتمانیِ «نحوه دستیابی به محصولات و خدمات در کشورها» میپردازند، مورد تحلیل قرار گیرد.
خلاصه ماشینی:
با توجه به تحلیل صورت گرفته، مشخص شد، گفتمان امام خمینی در حوزه خودکفایی بسیار متأثر از شرایط محاصره اقتصادی و جنگ مفصلبندی شده است، که باعث شده دالهای این گفتمان تعریفهای بسیار جدیتر، حاوی جزئیات بیشتر از خودکفایی، به نسبت دیگر رویکردها ارایه کند.
همچنین، نیروهای مختلف اجتماعی در میانه نزاع گفتمان امام خمینی حاضر هستند که ازجمله آن میتوان به قدرتهای بزرگ بهخصوص «قدرتهای غربی»، بهعنوان گفتمان متخاصم خود، «پهلوی دوم» بهعنوان همپیمان آنان در جهت القای وابستگی، کشورهای شرقی اخیرا توسعهیافته بهعنوان نقش الگو دهنده، کشورهای مستضعف بهعنوان الگوگیرنده و در نهایت مردم ایران بهعنوان مردمی که پتانسیل بسیاری برای خودکفایی دارند، اشاره کرد.
ظرفیتهای طبیعی کشور هم محل رجوع این گفتمان برای ایجاد تثبیت در دال گفتمانی «ظرفیت داخلی» برای رسیدن به خودکفایی است: «یک خراسانش اگر درست کشاورزی بشود، برایمان کافی است؛ ما بقیش را باید صادر بکنیم<FootNote No="55" Text="صحیفه امام، ج10، ص: 438"/>».
خداگرایی و به تبع آن اسلامگرایی بهعنوان یکی دیگر از دالهای اصلی گفتمان امام خمینی و انقلاب اسلامی بروز و ظهور دارد: « اگر خدای نخواسته، موفق بشود و ایران را در حصر اقتصادی از جهات مختلفه قرار بدهد که یک جهتش هم همین قضیه خواربارهایی است که ما احتیاج به آن داریم، خوب، ما قاعدتا نمیتوانیم دیگر مقاومت کنیم، و این یک ضربهای است که به نهضت ما میخورد که ضربه به اسلام است<FootNote No="79" Text="صحیفه امام، ج11، ص: 414"/>».