چکیده:
وجود حس رضایت از زندگی( و در محیط کار؛ رضایت شغلی) و عواطف و روحیات مثبت که در مفهومی به نام بهروزی ذهنی جای می گیرند، از طریق اشاعه روحیات مثبت، تفکرات مثبت، حس خوب بودن و احساس آرامش درونی تاثیر بسزایی بر عملکرد کارکنان دارد.
هدف: هدف این پژوهش کاوش فرایند بهروزی ذهنی در کارکنان سازمانهای دولتی استان قم بوده است.
روش : روش پژوهش از نوع کیفی و با استفاده از طرح نظام مند نظریه مبتنی بر داده ها بوده است. بدین منظور ضمن انجام مصاحبه باز با 26 نفر از کارکنان سازمانهای دولتی استان قم، مجموعه ای از مضامین اولیه طی فرایند کدگذاری باز گردآوری شدند و از دل آنها مقوله هایی استخراج شد.
یافته ها: در مرحله کدگذاری محوری، پیوند میان این مقوله ها در قالب پارادایم کدگذاری تعیین شد. در ادامه و در مرحله کدگذاری انتخابی، یکایک اجزای پاردایم کدگذاری تشریح و چگونگی خلق نظریه فرایندی به عنوان یافته های پژوهش تبیین شد.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد دو دسته عوامل علی فردی و سازمانی در بروز احساسات مثبت و رضایت از زندگی تاثیر دارند. وجود احساسات مثبت و رضایت از زندگی منجر به بکارگیری یکسری راهبردها می گردد که شرایط مداخله گر و زمینه ای بر آن موثرند. بکارگیری این راهبردها پیامدهای مثبت فردی و سازمانی در بردارد.
خلاصه ماشینی:
"لذا با در نظر گرفتن این شاخصها به تنهایی، نمیتوان انتظار عملکرد صحیح از کارکنان را داشت؛ بلکه شاخصهای ذهنی بهروزی همچون: میزان رضایت از زندگی و کار، وجود احساسات و عواطف مثبت، حداقل احساسات منفی همچون استرس و افسردگی و نیز استنباط یک زندگی معنادار در فرد که منجر به تعهد سازمانی، رضایت شغلی و سایر کارکردهای مثبت سازمانی میشود را نبایستی از نظر دور نگاه داشت.
مؤلفههای فردی نگاه متعالی نسبت به کار و انسان، باور به محیط و بصیر بودن خداوند، پرورش روحیۀ توکل، خیرباوری نسبت به مقدرات الهی، واقعیتشناسی دنیا، اراده برای تغییر افکار و نگرش، توجه مستمر نسبت به خودسازی، افزایش و تثبیت قدرت تابآوری، پرورش ظرفیت نوعدوستی و تکریم انسانها و احساس معنا در زندگی و مؤلفههای سازمانی- مدیریتی فضای مثبت فکری مدیران نسبت به منابع انسانی، برخورداری مدیران از بهروزی ذهنی، فراهم سازی نیازهای اولیه کارکنان، تلاش برای برقراری عدالت در سازمان، رعایت عدالت برونسازمانی و عدم نهادینهسازی اخلاق دینی در جامعه، شرایط علی برای ایجاد احساسات مثبت، نگرش مثبت و رضایت از زندگی در اعضای سازمان محسوب میشوند.
فراهمسازی نیازهای اولیه کارکنان، مقولههای فرعیای بود که مفاهیم آن در اغلب مصاحبهها تکرار شده بود؛ بدین معنا که با وجود تأثیر متغیرهای بسیار بر رضایت افراد از زندگی و کار و احساس مثبت در آنها، اما به هرحال، تأمین نیازهای اولیۀ کارکنان شامل مسکن، امنیت شغلی و وضعیت مالی آنها، سبب آسودگی خاطر ایشان از بخشی از ناآرامیهای ذهنی و روانی میشود."