چکیده:
در مقاله پیش رو، نگارنده تلاش میکند تا راهبردها و عملکردهای دولت (76 - 1368) را در سه عرصه سیاسی، فرهنگی و اقتصادی در قالب عناوین و محورهای مشخصی، دسته بندی و تفکیک کند و آنگاه درباره هر یک، توضیحات مختصری را ارایه کند. آسیب های قلمرو سیاسی مشتمل است بر «نخبه گرایی محض و گسستگی از توده های مردم»، «سیاست زدایی از فضای عمومی جامعه»، «شکل گیری و قدرت یابی تکنوکرات های مرفه و سکولار»،«انتقادگریزی و خودستایی مبالغه آمیز» و «ایدئولوژی زدایی از سیاست خارجی». آسیب های قلمرو فرهنگی عبارت اند از: «گراییدن به لیبرالیسم فرهنگی» و «ناکارآمدی در مدیریت فرهنگی». آسیب های قلمرو اقتصادی نیز چنین است. «سیاست اقتصادی سکولار»، «تقدیم رشد اقتصادی بر عدالت»و«زمینه سازی برای شیوع فساد مدیریتی و توجیه آن».
خلاصه ماشینی:
از اين منظر بايد گفت هاشمي رفسنجاني در شکل گيري واقعه دوم خرداد، نقش آفريني غير مستقيم کرده است ؛ او با رويکردي آمرانه و نخبه گرايانه ، از توده هاي مردم و مطالبات آنها فاصله گرفت و به نسل جوان و دانشجويان و طبقات فرهيخته بي اعتنايي کرد و در حلقه مديريتي بسته و تکنوکراتيک خويش ، اندک جايي را براي مشارکت و هم فکري مردم در نظر نگرفت .
Economic Development واقعيت آن است که هاشمي رفسنجاني در دوره پس از رحلت از استقرار آن دفاع مي کرد- بلکه در موجوديت امام خميني (ره )، هم مقداري دچار آن نقش داشت - هم فاصله ملت از دولت را تغيير و تحول فکري شده بود و هم افزايش داد و هم نقد دولت و مديران دولتي را به فضاي فارغ از اقتدار شخصيت فعاليتي پرهزينه و مخاطره انگيز مبدل ساخت .
از آنجا که براي هاشمي رفسنجاني ، تنها توسعه اقتصادي و رشد مادي اهميت داشت ، به برخورداري از مهارت و کارداني در واگذاري مديريت هاي دولتي به اشخاص بسنده کرد و به اين واسطه ، دولت توسعه گرايي شکل گرفت که نبض آن در اختيار همين نيروهاي تکنوکرات - سکولار بود.
که هاشمي رفسنجاني از استقرار در دوره پس از کناره گيري خاتمي ، اگرچه آن دفاع مي کرد- بلکه در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در سال هاي (٧٦- موجوديت آن نقش داشت - هم ١٣٧١) در اختيار نيروهاي جريان راست سياسي فاصله ملت از دولت را افزايش داد بود، اما فعاليت هاي گوناگون «شهرداري تهران » و هم نقد دولت و مديران دولتي را به تنهايي نقش بزرگي در ايجاد تحولات ارزشي به فعاليتي پرهزينه و مخاطره انگيز ايفا کرد.