چکیده:
جان لاک میگفت بیاموزیم که مطلق ممکن نیست (پهلوان، 1366 )، اما ب رعکس، باور به امکان
مطلق به انحای مختلف همیشه در فرهنگ و تاریخ ایران جاری بوده است. در این مقاله ، امکان
مطلق، هسته اولیه ایرانیبودن یا ایرانیت و نیروی تاریخی استمرار تاریخ ایران تعریف می شود و
فراتر آنکه، انقلاب اسلامی بلوغ نهای ی همین هست ه آغازین ایرانیت در عرص ه سیاست است.
برایناساس، جمهوری انقلاب 57 ، عبارت است از انتقال محتوای اصلی تاریخ ایران به زمان حال.
این پرسش اصلی ماست که آیا در همه ادوار تکوین ایران، اصل نخستین یا هسته اولیهای وجود
داشته که همه تحولات و تجربیات درخدمت تبلور نهایی آن بوده باشند؟ فرضیه آن است که با
انقلاب اسلامی آشکار میشود که فلسفه تاریخ (در معنای نهایت ممکن تاریخ) ایران، تمایل
اتصال به مطلق ازطریق تاسیس دولتی مقدس و قدرتمند است. بهعبارت دیگر، هسته آغازین
تشکیل اجتماع ایرانی یک تمایل فکری و روحی فزاینده است که [برخلاف گرایش فکری
بسیاری از ملتهای دیگر] میگوید اتصال قومی یا نزدیکی جمعی به مطلق و لاجرم امکان
اتصال سیاسی به آن، امری شدنی و ممکن است. ایده مطلق ایران را فراتر از ساختن، به هیئت
یا اجتماع معطوف به تاسیس دولت، درآورده است. « اجتماع سیاسی »
روش تحقیق پدیدارشناختی میکوشد آنچه دربرابر آگاهی و ذهن قرار میگیرد بیواسطه شهود
شود. یافته مقاله این درک بنیادین است که تنها زمانی که تاریخ ایران به نهایت تکامل خود
رسیده و تجلی عمومی یافته باشد، فلسفه یا دلیل غایی وجود داشتن آن قابل درک می شود.
بهتعبیر دیگر، یک درک سراسری و نهایی از ایران، به ناچار موخر بر تحولی سراسری و نهایی
(رخداد) خواهد بود که آن را در افق دید ما قرار دهد و چنین تحولی جز انقلاب 57 نتواند بود.