چکیده:
متنوعسازی شرکتی شکلی از استراتژی شرکتی است که بسیاری از مدیران برای بهبود عملکرد شرکت از آن استفاده میکنند. براساس تئوری نمایندگی، مدیران اطلاعات بیشتری در مقایسه با سهامداران دارند و ممکن است تصمیماتی اتخاذ نمایند که همراستا با منافع سهامداران نباشد. مدیران اغلب به منظورگمراه ساختن سهامداران نسبت به عملکرد اقتصادی واقعی شرکت، سود را مدیریت میکنند. یکی از عوامل مهمی که بر مدیریت سود تأثیرگذار است، میتواند استراتژی متنوعسازی شرکتی باشد. لذا هدف از این مطالعه، بررسی ارتباط بین استراتژی متنوعسازی شرکتی و پدیده مدیریت واقعی و مصنوعی سود میباشد. در این مطالعه با استناد به پژوهش ایمن خانچل (2015)، برای سنجش استراتژی متنوعسازی شرکتی از دو شاخص متنوعسازی تجاری و متنوعسازی جغرافیایی بر اساس مدل آپوستو (2010) استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 124 شرکت در بازه زمانی 1388 تا 1392 میباشد و از اطلاعات مالی 1384 تا 1393 نیز استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد بین متنوعسازی تجاری و مدیریت مصنوعی سود ارتباط وجود ندارد و بین متنوعسازی جغرافیایی و مدیریت مصنوعی سود ارتباط منفی و معنادار وجود دارد. همچنین بین متنوعسازی شرکتی و مدیریت واقعی سود ارتباط وجود ندارد.
Corporate Diversification of the corporate form of business strategy that many managers are used to improve of their performance. Based on agency theory، management has more information compared with other shareholders and may make decisions that are not in line with the interests of shareholders. Managers often in order to mislead shareholders is earning manage about the corporate actual economic performance. One of the important factors that affect earning management، can Corporate Diversification Strategy. Therefore the aim of this research is to investigation the relationship between Corporate Diversification Strategy and Real and Artificial Earning Management. In this research، according Imen Khanchel (2015)، to measure Corporate Diversification Strategy is used from two Business and Geographical Diversification index based on Apostu Model (2010). The statistical population included 124 companies over the period 2009 to 2013، but also some of the variables used to measure the financial years 2005 and 2014. The results show that there is not relationship between Business Diversification Strategy and Artificial Earning Management and there is negative and significant relationship between Geographical Diversification Strategy and Artificial Earning Management. Also، there is not relationship between Business Diversification Strategy and Real Earning Management in this research.
خلاصه ماشینی:
دستکاري فعاليتهاي واقعي به زمان بندي و ساختاربندي فر صت طلبانه معاملات عملياتي، تأمين مالي و سرمايه گذاري تو سط مديريت واحد تجاري به منظور تأثيرگذاشتن بر سود گزارش شده در جهتي خاص اطلاق ميشود که شرکت را متحمل هزينه ها و پيامدهاي اقتصادي آتي مينمايد (چن ، ٢٠٠٩).
در اين راسـتا، در اين پژوهش سـعي شـده اسـت که بر اساس شواهد تجربي به اين سوال پاسخ داده شود که ارتباط بين استراتژي متنوع سازي شرکت و مديريت سود در بازار سرمايه ايران چگونه است ؟ پاسخگويي به اين مسأله ، کمک شاياني به سـرمايه گذاران ، سـهامداران و مديران شـرکت هاي بورسـي در زمينه تحليل بازار و بهينه سـازي پرتفوي سرمايه گذاري مينمايد.
فرضيه اول نشان ميدهد شرکت هاي متنوع سازي شده بيشتر شرايط مطلوبي را براي مديريت سود فراهم ميکند که آن مبتني بر عدم تقارن اطلاعاتي، تخصـيص نامناسـب سـرمايه گذاري و تنوع فرهنگي اسـت .
فرضـيه دوم نشـان ميدهد که متنوع سازي ميتواند مديريت سود را تقليل دهد که آن مبتني بر سودهاي گزارشي و تحمل ريسک شرکت هاي تنوع سازي شده است (ايمن خانچل ، ٢٠١٥).
بنابراين ، فرضـــيه هاي پژوهش به صورت زير مطرح ميشود: فرضيه اول : بين متنوع سازي تجاري و مديريت مصنوعي سود ارتباط وجود دارد.
نتيجه گيري و پيشنهادهاي پژوهش در اين پژوهش به برر سي ارتباط بين استراتژي متنوع سازي شرکتي و پديده مديريت واقعي و مصنوعي سود در بين سال هاي ١٣٨٨ تا ١٣٩٢ (با لحاظ نمودن اطلاعات مالي ١٣٨٤ تا ١٣٩٣) با تعداد ١٢٤ شرکت پرداخته شده است .
Earnings management, funding and diversification strategies of banks in Africa, Accounting Research Journal, 28 (2) , pp 172-194.