چکیده:
در این تحقیق چالشهای اخلاقی در رشته مهندسی استخراج معدن جمعآوری و در سه بخش طراحی، اجرا و نظارت دستهبندی شدهاند. با توجه به نبود هرگونه تحقیق قبلی، از مطالعات و تجربیات مولف و مهندسان معدن با سابقه در این زمینه استفاده شد. در قسمت طراحی، چالش عدالت میان نسلی مهمترین چالشها هستند. برخی چالشهای بخش طراحی مثل «بهرهبرداری از کانسارهای اقتصادی» بسیار اساسی است و برای جواب به آن نیاز به مطالعه و تحقیق همه جانبه است و حتی شاید مبانی فقهی در مالکیت معادن هم در راه حل آن تاثیرگذار باشد. دیگر چالش این بخش، «رهاکردن قسمتی از ماده معدنی برای سود بیشتر» و «اثرات زیست محیطی استخراج» هستند. چالشهای بخش اجرا، بیشترین و مورد نیازترین چالشها برای پیدا کردن راه حل هستند. در این بخش، «اجرایی نبودن تعهدات» در سایر رشتههای مهندسی نیز پرکاربرد است. «عوارض ناشی از آتشباری»، «کنترل کمکاری کارگران» و «منافع متضاد کوتاهمدت و بلندمدت نیروی کار» دیگر چالشهای بخش اجرا هستند. «تفاوت بین تعهدات و واقعیات» و «جبران هزینههای محاسبه نشده» برخی از چالشهای بخش نظارت هستند.
فی هذا التحقیق جمعت التحدیات الأخلاقیة التی تواجه فرع هندسة استخراج المعادن، وبوبت فی ثلاثة أقسام وهی: التخطیط، والتنفیذ، والإشراف. ونظرا الی عدم وجود أی تحقیق سابق فی هذا المجال، فقد جرت الإستفادة من دراسات وتجارب المؤلف ومهندسی المعادن من ذوی الخبرة الطویلة فی هذا الحقل. فی ما یتعلق بمجال التخطیط، کانت مشکلة رعایة العدالة بین الأجیال تمثل أهم التحدیات. وهناک تحدیات اخری فی حقل التخطیط مثل «استثمار الحقول ذات الجدوی الإقتصادیة» قضیة أساسیة للغایة، والاستجابة لها تتطلب دراسة وتحقیقا شاملا، بل وحتی الأسس الفقهیة فی یخص ملکیة المعادن قد یکون لها تأثیرها أیضا فی وضع الحلول لهذه التحدیات. ومن التحدیات الاخری فی هذا القطاع هو ترک قسم من المادة المعدنیة من أجل الحصول علی مزید من الأرباح، هذا فضلا عن التأثیرات البیئیة للاستخراج. أما التحدیات فی قطاع التنفیذ فهی أکثر الحالات شمولا، وأشدها حاجة لوضع الحلول لما تواجهه من تحدیات. إن ما یلاحظ فی هذا القطاع من تعذر تنفیذ الإلتزامات بالتعهدات، یمثل حالة مشهودة فی سائر الفروع الهندسیة. ومن التحدیات الاخری فی قطاع التنفیذ هنالک: الأعراض الناتجة عن مکافحة الحرائق، و«السیطرة علی تقصیر العمال فی العمل، والمصالح المتضادة لقوی العمل علی المدی القصیر وعلی المدی البعید. ومن تحدیات قطاع الإشراف: تفاوت بین التعهدات والواقع، وتعویض النفقات غیر المحسوبة.
One of the most important issues in couples' relationships is their secrecy toward one another, the fact that lack of clarity of rules and ethics has led couples to justify their secrecy in common life. The purpose of this study is to provide criteria and introduce ethical indicators of secrecy in the couples common life. One, following the rules and relying the ethics may prevent undesirable concealment, its adverse effects and consequences and determine the duty of couples towards a moral life. The method used in this research is descriptive-analytical and library-based. The most important hidden moral criteria are the desirable work of observing ethical limits, considering the expediency of the spouse, the continuity and strengthening of the relationship and adherence to the marriage contract. Based on these criteria, moral indicators can be derived as: non-violation of moral teachings, non-conflict with ethics, benevolence and passage from personal interests, maintaining trust and self-confidence, and establishing reconciliation, acting as a spousal and loyalty. Adherence to ethical principles and standards in marital relations has the moral justification of couples' secrecy and will have favorable consequences.
خلاصه ماشینی:
البته شاید در شرایط نیاز ضروری و فوری نسل فعلی، این موضوع محل مناقشه نباشد، اما سؤالی که سبب ایجاد چالش اخلاقی میشود این است که اگر استخراج هر کانسار اقتصادی را حق مسلم نسل فعلی بدانیم، حق نسلهای بعدی چه میشود؟ آیا این احتمال وجود ندارد که نسلهای بعدی که فرزندان خود ما هستند بیشتر از ما به این مواد معدنی نیاز داشته باشند؟ آیا این احتمال وجود ندارد که انسانهای صد سال آینده در اثر استخراج همه کانسارهای اقتصادی فعلی در تنگناهای شدیدی قرار بگیرند که برای تأمین مواد ضروری زندگیشان مجبور به تحمل سختیهای زیادی باشند؟ به نظر میآید حل این چالش، نیاز به تأمل زیاد و همهجانبه در موارد زیادی از جمله حقوق انسانها، چه نسل فعلی و چه نسلهای آینده، حق محیط زیست و ...
البته ممکن است گفته شود به دلیل شرایط خاص کارگاه مثلا شیب زیاد کانسار، استفاده از تجهیزات مدرن، امکانپذیر نیست که در اینصورت هم، مسئله به این شکل طرح میشود که ممکن است با توقف در بهرهبرداری از معدن، در آینده تجهیزاتی درست شوند که بتوان تمام ماده معدنی را استخراج کرد و مقداری از آن را ضایع نکرد.
اما در بسیاری اوقات، اینگونه نیست، به این معنی که گاهی مشاور حاضر به قبول نقص طراحی نیست مخصوصا که اکثرا شرکتهای مشاور، دارای گروههای تخصصی با تحصیلات بالاتری نسبت به نیروهای پیمانکار هستند(هرچند که دارای تجربیات اجرایی نیروهای پیمانکار نباشند)، در چنین شرایطی قبولاندن اشکال طراحی به مشاور، نیاز به جلسات زیاد داردکه درواقع از دست دادن زمان برای پیمانکار است، مخصوصا با توجه به اینکه معمولا گروه اصلی مشاور در پایتخت مستقر هستند و پروژه ممکن است در یک منطقه خیلی دور از پایتخت باشد، اضافه کنید که گاه پیش میآید که پروژه، علاوه بر مشاور داخلی، یک مشاور خارجی هم دارد و در صورت تغییر طراحیها این تغییر باید به تأیید مشاور خارجی هم برسد.