چکیده:
گسترش ارزشهای اخلاقی با ظرفیتهای درونی و بیرونی هنر و معماری میتواند نقطهای برای آغاز رشد اخلاقیات در انسان باشد. اخلاق با ورود به فضاهای معماری و در صورتی که اخلاق عملی را در درون کاربران فضا تقویت کند، میتواند نقش عنصری معنایی را در ایجاد فضایی معناگرا داشته باشد. این معنا (= اخلاق) برای ملموسشدن و تجلی به ساختاری نیاز دارد. هندسه، یعنی کالبد و ساختار فیزیکی در معماری، میتواند این بار مفهومی را در خود جای دهد و پیوندی میان اخلاق و فضای معماری برقرار سازد. پرسش اصلی پژوهش این است که هندسه و اخلاق چگونه پیوند میخورد تا رفتاری اخلاقی در انسان بسازد.
روش پژوهش کیفی است. محوریت پژوهش بر چگونگی شکلگیری اخلاق در فعل رفتاری انسان واقع است. نخست به بررسی ماهیت انسان با تحقیق پیرامون شناخت و توصیف رفتار انسان پرداخته شده و مبدا شکلگیری خصلتها در انسان مورد مطالعه قرار گرفته و «ساحتهای تاثیرپذیر» شناسایی شده است. آنگاه این ساحتها در شکلگیری اخلاق عملی در «مراحل تکون رفتار اخلاقی» تحلیل شده است. الگوی هندسه اخلاقساز و نیز سازماندهی فضایی- هندسی اخلاقمحور با ترتیب: هندسه قلب، هندسه عقل، هندسه حواس پنجگانه، تکرار واحدهای هندسه و تکرار الگو، یافتههای این پژوهش را تشکیل میدهد. مصداقی فضایی- هندسی از این روند در معماری زورخانه به بحث گذاشته شده است. در نهایت بحث، هندسه و موضوع اخلاق در ساختن رفتار اخلاقی، در نقطه مشترک تاثیرپذیری سه کارکرد نفس و تاثیرگذاری هندسه بر آنها پیوند میخورد و الگویی معماری برای سازماندهی فضایی- هندسی به وجود میآورد.
خلاصه ماشینی:
پرسش اصلی پژوهش این است که هندسه و اخلاق چگونه پیوند میخورد تا رفتاری اخلاقی در انسان بسازد.
الگوی هندسۀ اخلاقساز و نیز سازماندهی فضایی- هندسی اخلاقمحور با ترتیب: هندسۀ قلب، هندسۀ عقل، هندسۀ حواس پنجگانه، تکرار واحدهای هندسه و تکرار الگو، یافتههای این پژوهش را تشکیل میدهد.
در نهایت بحث، هندسه و موضوع اخلاق در ساختن رفتار اخلاقی، در نقطۀ مشترک تأثیرپذیری سه کارکرد نفس و تأثیرگذاری هندسه بر آنها پیوند میخورد و الگویی معماری برای سازماندهی فضایی- هندسی به وجود میآورد.
بدینصورت که معنا و مفهوم اخلاق و پدیدار شدن آن در رفتار انسان مورد اندیشه و تحلیل قرار گرفته و چگونگی تجلی این مفاهیم بررسی شده است.
6. پیوند معماری و تکون اخلاقی اسلامی برای تأثیرگذاری بر نفس با داشتن نظامهای رفتاری که در سه بعد تأثیر میپذیرد، میتوان بر منشأ رفتار انسان اثر گذاشت و زمینۀ گرایش بر اخلاقیات را فراهم آورد.
این سازماندهی فضایی ترتیبی برای روند شکلگیری فضاهای معماری بهگونهای است که فرد در عبور از آن تأثیرات اخلاقی با تأثیر بر نفس او بهواسطۀ هندسۀ ساحتها حادث میشود و زمینهای برای گرایش اخلاقیات در فرد ایجاد میکند.
ویژگیهای این هندسه (= هندسۀ ساحتها) به گونهای است که بر هر یک از ساحتهای انسان برای ایجاد زمینههای اخلاقساز اثر میگذارد.
در این پژوهش، با بررسی روند تکون رفتار اخلاقی در انسان و پیوند آن به کمک هندسه با معماری، سازماندهی فضایی- هندسی و الگوی هندسۀ اخلاقساز استخراج شده و دیگر زمینهها و ویژگیهای اخلاق مورد توجه نبوده است.