چکیده:
عرفان و تصوف به عنوان نهاد شناخته شده اجتماعی دارای زبانی است که ویژگیهای مشخصی دارد. این ویژگیها شامل برخی
اصطلاحات خاص است که توسط عرفا و فلاسفه به کار میرود و برای بسیاری ناآشناست. ادبیات عرفانی سرشار از واژگان و
عباراتی است که مفاهیم و معانی والای عرفانی را به مخاطب القا میکند. در متون عرفانی واژگان و تعبیرات فراوانی مشاهده
میشود که دور از معنی ظاهری خود. به گونهای معنای رمزی دارند و نمادگونه هستند. نماد برجستهترین و پررمز و رازترین
تصویر شعری است و بیانگر کلیات و مفاهیم سترگ به وسیلة موضوعات جزئی است. نمادهای رمزی ویژة متون عارفانه است.
عارف با کشف و شهود دنیای پیرامون خود را به زبان رمز بیان میدارد تا اهل دل واصل به مقام روحانی آن رموز را دریابند.
مولانا در بیان اندیشههای عرفانی و عاشقانه خود آزاین رموز و نمادها بهره میجوید. «هجران و فراق» یکی از این نمادهای
عرفانی در مثنوی است که علاوه بر معنای ظاهری و ملموس آن, معانی دیگری را درخود جا داده است و در مثنوی جایگاهی
درخور یافته است. زبان مولانا زبانی عارفانه است. مثنوی با وجود این که منظومهای داستانی و تمئیلی است سرشار از مضامین
عرفانی و فلسفی است. نمادها و سمبلهای مولانا برگرفته از عقاید و اندیشههای عرفانی, فلسفی و اجتماعی اوست. هدف از این
تحقیق, رمزگشایی و فهم بیشتر دو واژه هجران و فراق در گسترة ادبیات عرفانی و رمز گشایی این دو نماد عرفانی با تکیه بر آرا
مولانا در مثنوی است.
خلاصه ماشینی:
رمزگشايي نمادهاي عرفاني هجران و فراق روحي انسان در مثنوي طاهره جعفر قليان ١، فاطمه کريمي ٢ ١ عضو هيات علمي دانشگاه پيام نور ٢ کارشناس ارشد زبان و ادبيات فارسي، دانشگاه پيام نور کرج (نويسندة مسئول ) چکيده عرفان و تصوف به عنوان نهاد شناخته شده اجتماعي داراي زباني است که ويژگيهاي مشخصي دارد.
با وجود آنکه در مورد رمزگشايي عرفاني تاکنون پژوهش هاي بسيار و مختلفي به صورت کتاب ، پايان نامه و مقاله صورت گرفته است ؛ اما با اين عنوان و مضمون ، يعني رمزگشايي نمادهاي عرفاني هجران و فراق روحي انسان در مثنوي آن هم براساس ديدگاه عارفانه مولانا کار جدي و منسجمي انجام نشده است .
254 پيشينۀ پژوهش تاکنون تحقيقات (مقالات ، کتاب ها، پايان نامه ها و سخنرانيهاي) متعدد و گوناگوني دربارة زندگي، شخصيت ، انديشه ، شعر مولانا صورت گرفته است و همۀ جوانب فکري، شعري و شخصيتي اين شاعر بزرگ مورد بررسي و نقد قرار گرفته است ، که ديگر کمتر کسي مجال سخن در اين زمينه دارد؛ چرا که بزرگان ادب در اين باره تير را برنشانه زده اند و معرفي همۀ تحقيقات صورت گرفته در اين پژوهش امکان پذير نيست و نيازمند مراجعه به منابع دقيق کتاب شناسي است ، که پيش از اين تحقيقات وتأليفات متعددي دراين مورد نگاشته شده است ؛ اما پيشينۀ پژوهش درباره «رمزگشايي نمادهاي عرفاني هجران و فراق روحي انسان در مثنوي» مسبوق به سابقه نيست و با بررسي و مراجعه به سايت کتابخانۀ ملي و پايگاه اينترنتي معتبر Irandoc و سايت Noormags و...