چکیده:
جری و تطبیق، اصطلاحی است برگرفته از روایات که از اصل آبشخور «وحدت معنایی و تکثر مصداقی» مایه میگیرد و در حقیقت یکی از معانی اصطلاحی تأویل و عبارت است از انطباق و حمل الفاظ و آیات بر مصادیقی غیر از آنچه که آیات در باره آنها نازل شده و جزء قضایای خارجیه غیر محضی قرار میگیرد که میتواند بر مصادیق، افراد، شرایط و مقتضیات هر زمان قابل تطبیق باشد. نتیجه آنکه دلالت روایات نیز بر جری و تطبیق تمام است و اصل آن را ادله نقلی امضاء کرده و عقل و عرف نیز بر آن صحه میگذارد. از دیگر سو برای اظهارات اسرار معرفت و انشای درر مکنون دریای محبت، غالباً از استعاره و مجاز استفاده میشود و این دو سبک محور همه روشهای مختلفی هستند که در تأویل قرآن بهکار میروند. بنابراین موضوع مورد بررسی در این مقاله که برای اولینبار صورت میگیرد پاسخ تحلیلی این پرسش است که سبک مولوی در استخدام جری و تطبیق در استعارههای تأویلی قرآنی چگونه است تا از این رهگذر شگردهای تأویلی مولوی در خصوص تأویلات مبتنی بر وحدت معنایی و تکثر مصداقی در خلق استعارههای تأویلی مورد بحث قرار گیرد. لذا در این رهگذر از شواهد دیوان شمس و مثنوی استفاده شده و در موارد ممکن به بیان جنبههای تشبیه روایی، تشبیه، استعاره یا تمثیل قرآنی، تأویل تطبیقی و استعاره ادبی آنها پرداخته شده است.
Concident current and adjustment, is an idiom taken from the stories that are from the source of oneness meaning and intensity antitye and infact one of the meaning of paraphrase is adjustment and carry of literals and word of Quran statements an all of things that are nonstrict and they can be adjustable on individuals, position and expediences of any times. Also, the reason is indication of stories are complete an concident current and adjustment and interactionable reasons the base of it signatured by international reasons and also wisdom and convention endorse it. In other hand for appear of knowledge mysteries and composition of latent pearls of kindness sea, usually use from concient and idiography and these two styles are the pedestral for all of the different methods that use in Quran paraphrase. Therefore, topic in this essary that is for the first time is analytic response for this question that how is the Molavi’s style about use of coincident current and adjustment in paraphrastic conceits of Quran? And also, in this position this essay discusses about Molavi’s techniques based on oneness meaning and intensity antitype for the make of paraphrastic conceits. Therefore, in this position, we had been use from "Divan Shams" and in possible cases we had been use from the aspects of justifiability metaphore, conceits and Quran’s examples, adjustment paraphrase and lettery conceit.
خلاصه ماشینی:
گزیده ای از تأثیر قرآن بر نظم فارسی از آقای سید عبدالحمید حیرت سجادی؛ تجلی قـرآن و حدیث و شعر فارسی از سید محمد راسـتگو؛ تـأثیر قـرآن و حـدیث در ادبیـات فارسـی از علیاصغر حلبـی؛ تـأثیر قـرآن و حـدیث در ادب فارسـی احمـد کرابـی؛ تأثیرهـا و تصـویرها (درآمدی بر تأثیر قرآن و حدیث بر متون فارسی) از محمود مهرآوران ؛ تجلـی قـرآن کـریم در شعر معاصر سیداحمد ذبیحی؛ حدیث عشق (تأثیر قرآن و حدیث در ادبیات فارسی) از عبـاس قنبری عدیوی؛ علوم قرآنی و تأثیر قرآن و حدیث در ادب پارسی از اسـحاق طغیـانی؛ قـرآن و نهج البلاغه در ذهن و زبان حکیمان و شاعران بزرگ ؛ محمدعلی طباطبائی؛ گنج پنهان پژوهشی در تأثیر قرآن و حدیث در ادبیات فارسی از حسین شهبازی که پیش از این با عنوان گنج نهـان به چاپ رسیده بود؛ مضامین مختلف در قرآن مجید و دیوان اشعار شعرا از پرویز علـی قریـب ؛ معارف قرآن در سخنان شعرا از حکمیه شریف زاده و جمال الدین شریف زاده و نیز کم وبـیش از صدها پایان نامه و نیز تحقیقات مستقل به صورت کتاب و مقاله ، پیرامون آثار بعضی از شعرا که ذکر آنها باعث تطویل کلام خواهد بود، آشنایی نسبی دارند.
علاوه بر معانی لغوی تأویل ، تحت عناوین : ١ ــ مرجع و عاقبت ٢ ــ سیاست کردن ٣ ــ تفسیر و تدبیر ٤ ــ انتقال از معنای ظاهری لفظ به معنای غیر ظاهر تأویل مشتمل بر سه معنای اصطلاحی نیز میباشد که عبارتند از: ١ ــ توجیه متشابهات ٢ ــ رهیافت به باطن آیات ٣ ــ جری و تطبیق مبنای کار در این مقاله بر اساس قاعده جری و تطبیـق مـیباشـد کـه بـه بررسـی و تبیـین استعاره های تأویلی بر مبنای قاعده جری و تطبیق و انعکاس آن در آیینه شعر مولـوی پرداختـه شده است .