چکیده:
تصویرسازی و تخیل از پایههای بنیادین شعر به شمار میآید و بیشترین بهره را در زیباییآفرینی و نیز اثرگذاری بر خواننده دارد. هزاران پدیده در پیرامون شاعر چونان دستمایه و ابزار برای آفرینش تصویر به چشم میخورد، و در هر روزگار، این بنمایهها متغیرند اما برخی از آنها در همه دورهها یا سبکها همچون رشتههایی ادامه مییابند و بار تخیلی شاعران را بر دوش میکشند. از میان این عناصر، بنمایههای دریاییاند که کمابیش در همه دورهها کاربردی افزون دارند، و به ویژه در شعر صائب با بسامدی بالا کارکرد تخیلی برجستهای در تشبیهات، استعارهها و دیگر نمودهای تصویری دارند.
Imagery and imagination are considered as fundamental bases in poetry and have the greatest portion in embellishment and effectiveness on the reader. There are thousands of events around the poet such as tools used for creating image. These themes are variable during different eras whereas some of them will continue like some strings in different eras and in different styles and will bear the load of poet's imagination. Among these elements, the sea themes have much more application during all eras and specifically in Saeb's poetry these themes have dramatic imaginative function in similes, metaphors and other imagery appearance.
خلاصه ماشینی:
کشتی خود را به خشک آورد از دریای خون هر که بهر نان جو از نعمت الوان گذشت (همان ص ١٠٩) یا در جای دیگر برای آنکه مهربانی بیپایان خداوندی را یادآور شود تردامنی و آلایش آدمی را به حباب مانند میکند، حبابی که بادبان کشتیاش همان تردامنی است و این تردامنی میتواند او را به ساحل رهایی برساند: در محیط رحمت حق چون حباب شوخ چشم بادبان کشتی از دامان تر باشد مرا (همان ص ٦١) مشرب شادمانه و اندوه شکار صائب سبب شده است که باز هم کوه غم با همه گرانیاش بر کشتی هستی او نه تنها سنگینی نکند بلکه بادبانی شود برای رسیدن به نجات : ز کوه غم مترسان سینه دریا دل ما را که این کوه گران بر کشتی ما بادبان گردد (همان ص ١٢٤) صائب از آنجا که بیمی از توفان های زندگی ندارد و مرد خطر است ، گاه از ساحل گریزان است .