چکیده:
بهترین نام برای قلب زنده اثر هنری ـ ادبی چیزی نیست جز زیباییشناسی. حس و اندیشه زیباییشناسی همان هرمنوتیک هنری است. در زنجیره هنر هرمنوتیک، پایان هر اثر، آغاز اثری جدیدتر است و هر اثر هنری الهامبخش آفرینشی تازه میگردد. هنر گاهی شکل زیباشناسانه خود را تغییر میدهد؛ که این تغییر شکل میتواند از راه بازسازی زبان، فهم و دریافت صورت گیرد و در زیباییشناسی هنر، جهت معرفتبخشی، تأثیرگذاری، کارکرد و نقش اجتماعی اثر هنری ضروری است، چرا که در صورت عدم استقلال، هنری روزمره، تکرارپذیر و عامیانه خواهیم داشت. هنر و ادبیات دو شکل از آفرینش است که از دیدگاه زیباییشناسی به هم پیوستهاند. در نگرشی میتوان ادبیات را هنر نامید، آنگاه که ویژگیهای اثر هنری را با خود دارد، یعنی اثری خلق شده و تکرارناپذیر؛ چرا که ادبیات و هنر بیانگر احساس و عواطف هنرمند است و احساس و عاطفه پدیدهای است که نمیتوان آن را به راحتی بازگو و تکرار نمود.
Best name for the live heart of artistic and literary nothing apart from aesthetics. Hermeneutics is the art of aesthetic feeling and thought. Art in the chain of hermeneutics, the end of each work, recent work has begun and each work of art is to inspire a new creation. Art sometimes alters its aesthetic form. This change can reconstruct the path of language understanding is done and the aesthetics of art, to cognition, affect, social function of art is necessary. If it is not independent, art daily, repeatable, and sometimes counter-culture folk will.Art and literature are two ways of creating an aesthetic point of view that are joined together. In view of the literature can be called art, when the literary work of art with characteristics, and the instinct of the work that is created because the literature and art of the artist's feelings and emotions and emotion phenomenon that it can not be easily recalled and repeated.
خلاصه ماشینی:
تصاویر خیالی و یا کلمات مجسم که شعر و یا نثر شعرگونه با آن بیان میشود و پذیرش نوشتار به واسطه شکل گرفتن زیبایی با آن ها صورت میگیرد، ضمن این که پدیده ها را به هر صورتی مقبول تر جلوه داده و اداراک و احساس منتج از تعاملات شاعر یا هنرمند ممزوج تصویر اولیه میشود که گاه ممکن است تصویری که در واقع موجود نبوده است را تمام و کمال برآمده از خیال گوینده دانست .
اکثر منظومه های داستانی به ویژه عاشقانه ها، در نگارگری و تزیین کتاب تحولی زیبا خلق کرد و نظم زیباییشناسی به خود گرفت ، حفظ تقارن عناصر، تنظیم هندسی نقوش ، تلفیق موزون خط ها، ترکیب رنگ ها، وحدت موضوع ، درون مایه و تناسب بصری را شکل میدهند که کامل ترین جلوه هنری این هارمونی در سده نهم و دهم و در نسخه های نفیس خطی شاهنامه و خمسه نظامی دیده میشود.
هم چنان که هدف شاعر ایرانی تنها بیان منظوم روایت و داستان نیست و در پس هر کلمه و سطر، معنا و مفهومی مستتر ساخته که ضمن حظ بردن از شکل بیانی و صورت ظاهری، درون مایه اثر نگاه و نشان از واقعیت دیگری دارد، نقاش یا نگارگر داستان نیز تنها تصویرگری نمیکند، بلکه بن مایه ، جوهر و مفهوم داستان را با لحاظ مشخصه های عقیدتی، زیبایی، هرمنوتیک و با روحی معنوی به تصویر میکشد تا با هنر خود، درک مشترکی را رقم زند.