چکیده:
علی رغم تسلط حکومت تزاری روسیه بر بخش¬هایی از قفقاز، رابطه¬ی اقتصادی و فرهنگی این نواحی با مناطق شمالی ایران از بین نرفت و با رشد سرمایه¬داری در روسیه بر گسترش روابط نیز افزوده شد. در اواخر قرن نوزدهم افت شدید تولید ابریشم، فشار شدید مالیاتی، عدم حمایت حکومت مرکزی از بخش کشاورزی و فقر و تنگدستی سبب مهاجرت گروه¬های فعال و جوان جویای کار برای برون رفت از اقتصاد منفعل و ورود به عرصه¬ی اقتصاد نوپا در مناطق نیمه صنعتی جدید گردید و بیشترین آمار مهاجرت به ایالت¬های جنوبی امپراطوری روسیه به خصوص قفقاز از ایالت¬های شمالی ایران به خصوص آذربایجان و گیلان بود. توجه به روند سیاسی شدن تدریجی کارگران مهاجر ایرانی در خارج از کشور و چگونگی انتقال و گسترش عقاید رادیکال در ایران در بحبوحه انقلاب مشروطه از اهداف اصلی پژوهش حاضر است. گیلان که مرکز عمده¬ی تجارت ایران با قفقاز و روسیه بود و صادرات آن از قفقاز به اروپا صادر می¬شد، بیشترین تاثیر را از ورود افکار جدید پذیرا گردید. انتقال عقاید رادیکال در خصوص نیاز به ایجاد سازمان¬های کارگری، مبارزه با استبداد و لغو نظام ارباب رعیتی زمینه را برای پیدایش جنبش کارگری در داخل ایران مهیا کرد. در این پژوهش تلاش شده است با تکیه بر روش توصیفی و تحلیلی به چگونگی سیاسی شدن کارگران مهاجر ساکن در قفقاز و فرآیند انتقال افکار آزادی خواهانه و پیدایش کمیته¬های مبارز در گستره¬ی جغرافیایی گیلان پرداخته شود.
With the domination of the Tsarist government of Russia on parts of the Caucasus, the economic
and cultural relations of these regions with the northern regions of Iran were not lost, but with
the growth of capitalism in Russia, expansion of relations was also added. In the late nineteenth
century, the hard decline in silk production, the high tax pressure, the lack of support of the
agricultural sector by the central government, and poverty and Indigence caused the migration
of active and young labor groups seeking work out of the passive economy and entering the
emerging economies in the new semi-industry region.
The highest rates of immigration to the southern states of the Russian Empire, especially the
Caucasus, were from northern states of Iran, particularly Azerbaijan and Guilan. Considering
the gradual politicization of Iranian emigrant workers abroad and how radical ideas in Iran
are transmitted and expanded within the context of the Constitutional Revolution are the main
goals of the present study. Gilan, a major trading center of Iran with the Caucasus and Russia,
and itscrops upexport from the Caucasus to Europe,The most influential was the introduction
of new ideas. The transition of radical ideas about the need to create labor organizations, the
fight against tyranny and the abolition of the landlord system provided the ground for the
emergence of a labor movement inside Iran. In this research, it has been attempted to based on
a descriptive and analytical method focus on how to politicize migrant workers living in the
Caucasus and the process of transferring libertarian ideas and the emergence of militant
committees in the geographical area of Gilan.
خلاصه ماشینی:
"نقش کارگران مهاجر گیلانی در انتقال افکار سوسیال- دموکراسی قفقاز در انقلاب مشروطه یاسر کریمی گیلایه 1 چکیده علی رغم تسلط حکومت تزاری روسیه بر بخشهایی از قفقاز، رابطهی اقتصادی و فرهنگی این نواحی با مناطق شمالی ایران از بین نرفت و با رشد سرمایهداری در روسیه بر گسترش روابط نیز افزوده شد.
شهرهای رشت و انزلی از کانونهای مهم فعالیت سوسیال- دموکراتها در ایران بود این کانونها کمکم در سراسر خطهی گیلان نفوذ یافته بودند چنانکه نخستین جنبشهای دهقانی به نقل از: خسرو شاکری، پیشینههای اقتصادی- اجتماعی جنبش مشروطیت و انکشاف سوسیالدموکراسی در آن عهد (تهران: اختران، 1384)، ص 114.
با توجه به مطالب مذکور سوال پژوهش را میتوان چنین طرح کرد: مهمترین علت مهاجرت کارگران گیلانی به قفقاز و نقش آنان در انتقال افکار آزادیخوانه در انقلاب مشروطه ایران چه بود؟ به دنبال پرسشمذکور، مفروض زیر مطرح میشود: مهمترین علل برای مهاجرت کارگران به مناطق قفقاز، عثمانی و روسیه شرایط برتر کار در آن سرزمین و وضعیت نامناسب در اوضاع کشاورزی ایران بود.
در اوان انقلاب مشروطه کنسول انگلیس در رشت «رئیس فداییان ایرانی مقیم بادکوبه را میرزا جعفرنامی» ذکر کرده 1 و آورده است در بادکوبه فرقهی فدائیان از مجاهدین وجود دارد که به اسم اجتماعیون عامیون «قریب به شش هزار عضو دارد» و «غالبا از ایرانیانی هستند که از ایران مهاجرت اختیار کرده در آنجا به کسب و تجارت مشغولاند» این فرقه با سایر احزاب «آزادیطلبان» گرجی و ارمنی 2 و روس اشتراک مساعی دارند."