چکیده:
زمینه و هدف: پاسخ گویی، مسئله ای مهم و چالش آور در نظام های اداری و سیاسی بیشتر کشورها بوده و هست. این مقوله به عنوان یکی از موضوعات مطرح در سازمان های امروزی، توجه بسیاری را به خود جلب کرده و واکاوی این مفهوم، نیازمند شناسایی عوامل مرتبط با سازمان است. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین سرمایه روان شناختی و کیفیت زندگی کاری با کیفیت پاسخ گویی به ارباب رجوع در کوپ های انتظامی استان فارس انجام شد.
روش: پژوهش حاضر از لحاظ روش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش کلیه کارکنان کوپ های انتظامی شهر شیراز بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه بندی با تسهیم متناسب تعداد 292 نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات سه پرسشنامه «کیفیت پاسخ گویی»، «کیفیت زندگی کاری» و «سرمایه روان شناختی» بود که روایی و پایایی آن ها به ترتیب 952/0 و 953/0 و 957/0 است.
یافته ها و نتایج: نتایج حاصل از پژوهش گویای آن است که بین مولفه های سرمایه روان شناختی و مولفه های کیفیت زندگی کاری با کیفیت پاسخ گویی به ارباب رجوع رابطه ای معنادار وجود دارد؛ به عبارتی هرچه سرمایه روان شناختی و کیفیت زندگی کاری بهبود یابد به همان میزان پاسخ گویی به ارباب رجوع از کیفیت بهتری برخوردار خواهد بود. با توجه به همبستگی بین مولفه های سرمایه روان شناختی و کیفیت پاسخ گویی به ارباب رجوع و با اذعان به آموزش پذیربودن سرمایه روان شناختی، می توان آن را در دوره های مختلف آموزشی در بین کارکنان لحاظ کرد و از منافع مادی و معنوی آن بهره مند شد. همچنین لازم است برای به وجود آمدن احساس امنیت و آرامش روحی- روانی (به عنوان یکی از مولفه های کیفیت زندگی کاری) در کارکنان محیط را به دور از تشویش و نگرانی عوامل استرس زا نگه داشته شود؛ زمانی که بهداشت روانی کارکنان مطمح نظر واقع شود، مسئولیت کارکنان در قبال ارباب رجوع نیز افزایش می یابد.
خلاصه ماشینی:
متغیر امیـدواری و متغیـر کارآمدی / اعتمادبه نفس ، دارای توان پیش بینی معناداری برای تعهد مستمر بوده است ؛ و متغیـر خوش بینی و متغیر کارآمدی / اعتمادبـه نفـس و متغیـر انعطـاف پـذیری ، دارای تـوان پـیش بینـی معنـاداری بــرای تعهـد هنجــاری اسـت ؛ بــه عبـارتی در تمــامی ایــن پــژوهش هـا بــین ســرمایه روان شناختی و عملکرد کارکنان رابطه وجود دارد نتـایج پـژوهش هـای کشـوریان آزاد و پیکـانی (١٣٩٦)، بخشـی و کلانتـری (١٣٩٥)، شـیرزاد، غفاری مجلج و اکبری (١٣٩٢)، پوت ، کونیگ سولد و ارگ (٢٠٠٩) حاکی از آن اسـت کـه رابطه معناداری بین کیفیت زندگی کاری و ابعاد آن (پرداخت منصفانه و کافی ، محـیط کـاری ایمن و بهداشـتی ، تـأمین فرصـت رشـد و امنیـت مـداوم ، قـانون گرایـی در سـازمان ، وابسـتگی اجتماعی در زندگی کاری ، فضـای کلـی زنـدگی ، وحـدت و انسـجام اجتمـاعی در سـازمان و توسعه قابلیت های انسانی ) و عملکرد کارکنان وجود دارد.
با عنایت به مسئله و پیشینه یادشده ، فرضیه های پژوهش به ایـن شـرح تـدوین شدند: «١- بین مولفه های سرمایه روان شناختی با کیفیت پاسخ گویی به اربـاب رجـوع رابطـه ای معنادار وجود دارد» و «٢- بین مولفه هـای کیفیـت زنـدگی کـاری بـا کیفیـت پاسـخ گـویی بـه ارباب رجوع رابطه ای معنادار وجود دارد» مبانی نظری کیفیت زندگی کاری : مفهوم کیفیت زنـدگی کـاری بـرای اولـین بـار در اواخـر دهـۀ ١٩٦٠ مطرح شده است .