چکیده:
شرکتهای بیمه از جمله شرکت های فعال در عرصه رقابت جهانی هستند که جهت تداوم فعالیت خود در دنیای رقابتی امروز مستلزم افزایش مستمر توان رقابتی بوده که در این راستا متحمل پذیرش ریسک های متفاوت و گوناگون شده اند. در چنین وضعیتی نیاز به استقرار سیستم مدیریت ریسک به منظور نظارت و مقابله با ریسک در شرکت های بیمه ای ضرورت می نماید. از جمله این ریسک ها در شرکت ای بیمه ای شامل ریسک های مالی، عملیاتی و اعتباری مشتریان هستند. مدیریت ریسک همچنین بخش مهمی از فرایندهای تصمیم گیری در شرکت های بیمه را تشکلیل میدهد. یکی از تکنیک های مقابله با ریسک
و نظارت و مدیریت آن، روش های داده کاوی است و تکنیک خوشه بندی از مهمترین روش های داده کاوی می باشد که در تحلیل ریسک های شرکت بیمه کاربرد گستردهای دارد. در سالهای اخیر مطالعاتی در زمینه بکارگیری تکنیک خوشه بندی در مدیریت ریسک صورت گرفته است که در صنعت بیمه به صورت جدی کمتر به این مقوله پرداخت شده است. لذا مطالعه حاضر با بهره گیری از روش کتابخانه ای و مطالعه مروری به بررسی نقش تکنیک خوشه بندی بر بهبود مدیریت ریسک در شرکت های بیمه پرداخته و الگوریتم های خوشهبندی ریسک مالی، عملیاتی و مشتریان را مورد بررسی قرار داده است.
خلاصه ماشینی:
لذا مطالعه حاضر با بهره گيري از روش کتابخانه اي و مطالعه مروري به بررسي نقش تکنيک خوشه بندي بر بهبود مديريت ريسک در شرکت هاي بيمه پرداخته و الگوريتم هاي خوشه بندي ريسک مالي، عملياتي و مشتريان را مورد بررسي قرار داده است .
علاوه بر اين ، مديريت ريسک در شرکت هاي بيمه نقش حياتي در تحقق اهداف و برنامه ريزي ايفا مينمايد که ميتواند ضمن استفاده بهينه از منابع و ذخائر فني، زمينه کسب درآمد در جهت توسعه فعاليت هاي بيمه اي و نيز مقابله با خسارت هاي کلان احتمالي را فراهم نمايد (شير محمدزاده و پاکدل ، ١٣٩٥).
صنعت بيمه در اين ميان ، براي شناسايي و تحليل ريسک نيازمند بررسي سوابق پرداخت خسارت هاي بيمه اي است و همانگونه که گفته شد از خوشه بندي که يکي از مهمترين تکنيک هاي داده کاوي ٣ است ، به عنوان روشي براي تحليل ريسک استفاده مينمايد (کامبر و همکاران ٤، ٢٠١١).
با انجام داده کاوي و تحليل اطلاعات موجود در پايگاه داده و سيستم هاي اطلاعاتي، شرکت هاي بيمه قادر خواهند بود ضمن تشخيص بهتر رفتار مشتريان ، مشتريان 1 Clustering 2 Wagner 3 Data Mining 4 Kamber et al.
در اين مرحله بايد ريسک هايي که نگهداري و تامين مالي آن ها از محل درآمدهاي جاري يا منابع داخلي توجيه پذير است معين شود و ساير ريسک ها با استفاده از تکنيک هاي موجود از جمله بيمه به خارج از شرکت منتقل شوند (آسوده ، ١٣٧٥).