چکیده:
روششناسی پژوهش فلسفی سبب تقویت انگیزه، افزایش توانایی درک مفاهیم، تفکر خلاق و مهارتهای تحلیل دادهها با هدف تقویت فرآیند تفکراستدلالی برای انجام پژوهش فلسفی میشود. نتیجهبخشی و هدفمندی تحقیق فلسفی، مرهون تحقیق درست (اثربخشی) و درستتحقیقکردن (کارایی) است که باعث بهرهوری آن میشود. اثربخشی زمانی تامین میشود کهارزیابی منجر به طرح تحقیق بهدرستی رعایت شود که دربرگیرنده هدف، ضرورت، مسائل، فرضیه، پیشینه و روش تحقیق است. رعایت ارزیابی مستلزم کارایی نیز منجر به برخورداری از استحکام و روشمندی، ابزار مناسب اصول و فنون تحقیق، سرعت توام با دقت میشود. در این طرح، پژوهش همان فکر، و روش پژوهش هم صورت فکر است؛ ازاینرو علم منطق بهعنوان ضامن صحت صوری فکر را میتوان متدولوژی پژوهش فلسفی معرفی کرد. لذا کوشش ما برایناست که بتوانیم به روش تحقیق جامعی دست یابیم که اصول و فنون امروزی پژوهش را درتناظر با مبانی منطقی مورد توجه قرار داده و آن را بهعنوان چارچوب روش تحقیق علوم عقلی عرضه نماید. درواقع «روششناسی پژوهشهای فلسفی» تجلی چهره جدیدی از هویت ابزاریبودن منطق و جنبه مهارتی آن است؛ یعنی مباحث منطقی مانند تعریف فکر و مراحل آن، اصول مطالب و ... درحکم معیاری است که پژوهشگر فلسفی در سامان دادن به پژوهش خود از آن باید استفاده کند.
The methodology of philosophical researches causes to strengthen the motivation, enhancing the ability to understanding concepts, creative thinking and skill of analyzing data; this methodology is learned in order to enhance the process of thinking as a base for philosophical researches. The conclusion and purposefulness of philosophical inquiry, proper research and the correctness of researching lead to efficiency of researching. Research effectiveness when is ensured that the evaluation of research plan is properly implemented, a plan which embraces goals, necessities, issues, assumptions, context and the methods of the research. Moreover, efficiency of researching requires firm methodology and proper tools, which are appropriate tools of research principles and techniques; also, speed associated with accuracy is the consequence of research efficiency. In this plan, research is the process of thinking and methodology is the form of thinking. Therefore, science of Logic as the guaranty of thinking form can be called as the method of philosophical research. Therefore, our effort is to be able to achieve a comprehensive research methodology that considers new principles and techniques of research, corresponding to the Logical bases, presenting it as the framework of the methodology of intellectual sciences. In fact, “the methodology of philosophical research” is a new dimention of logic instrumental identity demonstrating that as a skill. Logical discussions, such as “definition of thought”, “thinking levels”, “eight Vertices”, and so on, are in fact the criteria helping philosophical researchers to order their researches.
خلاصه ماشینی:
اهميت موضـوع درايـن اسـت که به موازات رشد و توسعه علوم ، منطق که درحقيقت روش شناسي اصلي پژوهش فلسفي است در مهجوريت قرارگرفته است ، حال آنکه پژوهش فلسفي بدون توجه به منطق ، اساساً محتـوم بـه شکست است ، لذا در اين پژوهش توجه به مباني منطقـي بـراي رسـيدن بـه يـک روش تحقيـق مطلوب براي علوم عقلي - فلسفي مدنظر خواهد بود؛ تا ضمن حفـظ هويـت پـژوهش فلسـفي، امکان رشد آن براساس شرايط فعلي جامعه فراهم شود.
داده هاي گستره فلسفي پس از تبديل به اطلاعات مرتبط ، مواد فعاليـت روشـمند عـالم بـراي توليد علم به شمار ميآيد، لذا آموزش کافي موجب ميشود پژوهشگر به مفاهيم بنيادي، مباني، مسائل ، روش ها، ابزارها و نظريات گستره پژوهش خود شناخت لازم را پيـدا کنـد و بـه آسـاني بتواند با مواجهه با مشکل ، آن را به مسئله تبديل نموده و پيشينه پژوهش را دريابـد و راه حـل آن را شناسايي کند.
شکل گيري مسئله اي در ذهن پژوهشگر مستلزم ايـن اسـت که حتماً اطلاعاتي وجود داشته است ، لذا بايـد پـيش از انجـام و يـا درحـين انجـام پـژوهش ، از کارهاي انجام شده و نقاط ضعف و قوت آنها به عنوان زمينه پژوهش مطلع بود.
ج ) سنجش توانايي فردي (دانش و مهارت محقق در گردآوري داده ها و پردازش اطلاعـات تحقيق ): در اين مرحله پژوهشگر براسـاس سـنجش پيشـينه پـژوهش ، موضـوع و ابعـاد تحقيـق ، ضرورت و توانايي لازم براي انجام آن را مشخص کرده و توانايي خـود در حـل مسـئله را زيـر ذره بين قرار ميدهد؛ يعني پژوهشگر بايد درراستاي حل مسئله ، هم به محدوديتها (تقصـيرات و قصورات )، و هم به راه حلهاي ممکن براي رفع محدوديتهاي پژوهشي خود توجه کند.