چکیده:
زنان که نیمی از پیکره اجتماعی را تشکیل می دهند با نقش های متعدد خود در خانواده، بویژه
نقش مادری بیشترین تاثیر را در شکل گیری یک خانواده سالم دارند. ایشان رکن مهمی در
ایجاد آرامش و تربیت پسران و دختران امروز و پدران و مادران فردا دارند؛ انحرافات اجتماعی
بویژه انحرافات زنان، سلامت و امنیت روانی - اجتماعی و حتی سیاسی - اقتصادی جامعه را
تهدید می کند . جامعه برای بقاء و پایداری خود بایستی تدابیر مناسبی برای جلوگیری از
انحرافات زنان بزهکار و اقدام هایی برای بازپروری آنان به عمل آورد و این امر جز از طریق
شناخت دقیق عوامل زمینه ساز و تشدیدکننده گرایش به انحرافات ممکن نیست. بنابراین، لازم
است جهت پیشگیری از وقوع جرم که ناشی از بهم زدن نظم توسط اشخاص است، قواعد و
مقرراتی بر روابط آن ها حاکم شود و آن ها ملزم به رعایت آن باشند و در صورت عدم رعایت،
متخلف شناخته شده، و با ضمانت اجراهای خاصی در قالب مجازات و اقدامات تامینی مواجه
گردند. در این میان بررسی وضعیت زنانی که بدلیل رعایت نکردن حقوق دیگران و انجام
اعمال ضداجتماعی عنوان مجرمانه می گیرند حائز اهمیت است.
Women, who make up half of the social fabric, share their roles in the family,
especially the maternal role, which has the greatest impact on the formation of
a healthy family. He has a key role to play in the calm and education of today's
sons and daughters and mothers of tomorrow; social deviations, especially
women's deviations, threaten the health and safety of the society, psycho-social
and even political-economic. The community must, for its survival and
sustainability, take appropriate measures to prevent the deviance of women
offenders and measures to rehabilitate them, and this is not possible except
through a thorough understanding of the underlying factors and intensifying
the tendency to deviate. Therefore, in order to prevent the occurrence of a
crime caused by disrupting the order by individuals, rules and regulations
governing their relations are necessary and they are obliged to observe it and,
in case of non-observance, the offender is known, and with the guarantee of
certain performances in The format of punishment and measures to be met. In
this regard, it is important to examine the status of women who are considered
as criminal offenders for not observing the rights of others and carrying out
antisocial acts.
خلاصه ماشینی:
ماده 25 این قانون مقرر میداشت: «در مورد تکرار جرم به طریق زیر رفتار میشود: اگر مجرم دارای سابقه محکومیت جنایی یا جنحه باشد و مرتکب جرم دیگری شود به بیش از حداکثر مجازات جرم جدید محکوم میگردد بدون آنکه از یک برابر و نیم حداکثر مذکور تجاوز کند.
در نتیجه چنانچه محکومیت محکوم و مجازات او معلق شده باشد، نمیتوان گفت که حکم اجرا شده است زیرا در پایان مدت تعلیق و با رعایت شرایط، محکومیت از شناسنامهی کیفری محکوم زدوده میشود و یا اگر مدتی از مجازات خود را تحمل کرده و به شکل مشروط آزاد شده باشد، چنانچه حین آزادی مرتکب جرم دیگر شود و مجازات جمع میشوند و در صورتی که پس از اتمام آزادی مشروط دست به ارتکاب جرم دیگری بزند که تعزیری و بازدارنده باشد، مشمول تکرار خواهد شد؛ یا اگر حکمی به تأخیر افتد باز از شمول تکرار خارج است زیرا، در هر حال، اجرای مجازات قبلی به طور کامل ملاک خواهد بود.
هرچند این قسمت از بحث (یعنی تکرار خاص) در قانون مجازات اسلامی (مصوب 1370) اصلاح گردید ایرادها و ابهامهای ناشی از تعریف تکرار همچنان به حال خود باقی است که به دو مورد از این ایرادها اشاره میکنیم: بخش سوم: تکرار جرم در پرتو مطالعات جرمشناختی(روند حرفهای شدن بزهکار) بر اساس طبقه بندی هاگان، نظریات جامعه شناسی انحراف ،به سه رویکرد تقسیم شده است که عبارتند از : 1- رویکرد کارکردی – ساختی 2- رویکرد کنش متقابل نمادین 3- رویکرد تضاد تئوری های کارکرد گرایی ساختاری بر روی نهادهایی مانند خانواده و مدرسه که به اجتماعی کردن افراد به منظور همنوا کردن رفتار آنها با ارزشهای اصلی جامعه می پردازد، تمرکز می کند .