چکیده:
دیکانستراکشن رویکردی فلسفی به معماری است, که ریشههای تولد آن در ساختارگرایی و پساساختارگرایی
میباشد. در حدود بیست سال پس از انتشار نخستین کتابهای فلسفی ژاک دریدا و آندیشههای وی» توسط
معماران و منتقدان معماری مورد توجه قرار گرفت و در دنیای معماری دنبال شد. نوشتارهای آندکی درباره معماری
دیکانستراکشن ایران وجود دارد که این کمبود در آنها محسوس استء هیچکدام از آنها توضیح نمیدهند بر
اساس چه قراینی سبک بنایی را دیکانستراکشن میخوانند. به این منظور با ارائه بعضی از تعاریف مربوطه, مسائل
اصلی دیکانستراکشن از طریق ارجاع به دریدا و مفسران درجه اول آن مورد معرفی و بررسی قرار گرفته است. این
امر که لازمه درک مناسبتر و کاربردی دیکانستراکشن در معماری در ادامه با ملاحظه اختصاصی آنء ریشهها
و پشتوانههای معماری دیکانستراکتیویسم با ارائه نمونههای مرتبط دنبال میشود و در نهایت تحلیل اثر این شیوه
در معماری معاصر ایران بررسی و برخی نمونههای نزدیک به این شیوه معرفی و بررسی میشوند. لذا این جستار
در نظر دارد با مطالعه ویژگیهای معماری دیکانستراکشن از طریق جمعآوری اطلاعات به شیوه کتابخانهای و
تطبیق ویژگیها با نمونههای موجود در ایران از طریق توصیفء مقایسه و تحلیل محتوای اطلاعات بهدستآمده»
تاثیر این سبک را در نمونههای ایرانی مورد بررسی قرار دهد. شیوه دیکانستراکشن در معماری معاصر ایران در
تقابل با معماری گذشته قرار نمیگیرد و میتواند راهگشای روشی اصولی برای طراحی معماری باشد.
خلاصه ماشینی:
"لذا این جستار در نظر دارد با مطالعه ویژگیهای معماری دیکانستراکشن از طریق جمعآوری اطلاعات به شیوه کتابخانهای و تطبیق ویژگیها با نمونههای موجود در ایران از طریق توصیف، مقایسه و تحلیل محتوای اطلاعات بهدستآمده، تأثیر این سبک را در نمونههای ایرانی مورد بررسی قرار دهد.
رجوع شود به تصویر صفحه 4- سؤال تحقیق 1- مبانی و تئوریهای فلسفه ساختارشکنی چگونه وارد عرصه معماری شده است؟ 2- اساس ورود ساختارشکنی در معماری ایران چه بوده؟ 5- سبک دیکانستراکشن مکتب دیکانستراکشن توسط ژاک دریدا فیلسوف معاصر فرانسوی بنیانگذاری شد.
7-2- هدف از طراحی در واقع مفاهیم اصلی این پروژه بر اساس کلمه وحدت بوده و آنچه به این مکان شکل داد همان وحدت بین دو نسل و طیف متفاوت است که به صورت نمادین این وحدت به شکل انگشتهای در هم گرهخورده در نظر گرفته شده است و همین طرح همشکل گنبد شبستان شد.
شیوه دیکانستراکشن در معماری ایران در تقابل با معماری گذشته نیست و میتواند یک روش اصولی برای طراحی باشد مطالعات انجامشده نشان دهنده این است که معماران ایران توانستهاند فلسفه و ایدههای این سبک را درک کنند.
متأسفانه امروزه در کشور ما بهکرات به بناهایی برمیخوریم که طراح برای ایجاد جذابیت و به نوعی پرزرق و برق کردن ساختمانها برای جلبتوجه افراد به برداشتهای سطحی از گرایشها معماری و تقلید از معماری غربی پرداخته این عدم ناآگاهی طراحان از عمق فلسفه گرایش مورداستفاده در طرحهایشان و تقلید از آثار غربی منجر به ایجاد نماهایی شده که بیش از آنکه به نمای یک ساختمان شباهت داشته باشند به تابلویی تزیینی شباهت دارند."