چکیده:
بررسی تأثیرپذیری شاعران از متون دیگر، از جذّابترین مقولههای نقد ادبی است. شعر عزیزی از رهگذر تأثیرپذیری از قرآن و سرشار بودن از پشتوانههای قرآنی از عناصر و مناسبات بینامتنی فراوانی برخوردار است که با توجّه به رویکرد بینامتنیّت قابل مطالعه است. در این پژوهش با بهرهگیری از روش تحلیلی-تطبیقی در صدد بودهایم تا به بررسی وجوه همسانی و تأثیرپذیری عزیزی از قرآن کریم و چگونگی بازتاب واژهها، تعبیرات، ترکیبات، مفاهیم و مضامین قرآن کریم در شعر او بپردازیم و سرانجام به این نتیجه دست یافتهایم که از میان انواع روابط میان متنی، رابطة اشعار وی با قرآن کریم از نوع دروننشانهای، درون-فرهنگی، بینامتنی قوی و درزمانی است و از حیث فنّی و هنری دارای رابطة کامل متنی، کامل تعدیلی، جزئی، واژگانی، مفهومی و تلمیحی است. از این میان، رابطة واژگانی و تلمیحی بارزترین نوع همحضوری دو متن مورد بررسی است.
خلاصه ماشینی:
در برخی از مـوارد بـه اشـاره ای بـه نـام پیـامبران بسنده شده و در بسیاری از موارد دیگر شرح داستان نیز در طی چند بیت آمده است : - داستان حضرت موسی (ع ): از میان داستان های قرآنی ، داستان حضرت موسی (ع ) بیشـترین بسـامد تکـرار را در اشعار عزیزی دارد، زیرا این داستان در قرآن نیز بیش از سایر قصص به کار رفتـه اسـت و زمینة خلق تصاویر و مضامین بیشتری در اختیار شاعر قرار می دهد.
)پرداخته است که به ذکر یک مورد از هرکدام بسنده می شود: خضــر نام من به صحـرا می برد موســی از من ره به دریــا می برد آن نهنگم مـن که در بحـر وجود یونســم از کـام ماهــی در ربـود من همان شیثم که سوی هود رفت من همان شرحم که بر داوود رفت (عزیزی ، ۱۳۸۲، ص ۶۷) من همان ذکرم که ابراهیم گفت وآنچه موسی در شب تکلیم گفت (همان ، ص ۶۴) ۳-۴- رابطة بینامتنی الهامی و مفهومی برای ایجاد این نوع ارتباط ،«شاعر مایة اصلی سخن خویش را از مفهوم و یا نکته ای اخذ می کند و در پردازش سخن به گونه ای عمل می نماید که خوانندة آگاه به متن غایب پس از خواندن آن پیونـد مفهـومی و مضـمونی میـان زیـر مـتن و زبـرمتن را احسـاس نماید».