چکیده:
در این مقاله سعی شده است در مورد جایگاه فرهنگی علیشیر نوایی در ترکی غربی بررسی شود، سپس تاثیرات ارزنده ای که نوایی در ترکی و علی الخصوص در ترکی غربی گذاشته پرداخته شده است. همچنین ویژگی های زبانی ترکی جغتایی که مانند ترکی عثمانی یک زبان ساختگی است مورد بحث قرار گرفته و همین طور در این مورد تاثیرات زبانی و ادبی که نوایی با ملهم شدن از زبان و ادبیات فارسی بر ترکی جغتایی و ترکی غربی علی الخصوص بر ترکی عثمانی گذاشته ، بررسی شده است. در بخش دیگری از این مقاله نحوه شکوفایی زبان و ادبیات ترکی در کنار ادبیات پیشرفته فارسی از نظر نوایی و همچنین نوع نگرش نوایی به زبان، ادبیات و فرهنگ فارسی در کنار زبان، ادبیات و فرهنگ ترکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و در ادامه نیز دیدگاه ها و نظریات ترک شناسان برجسته ترکیه مانند کوپرولوزاده، سماء باروتچو اوزاوندر، احمد بیجان ارجیلاسون، احمد جعفر اوغلو، کمال اراسلان و... در مورد زبان و ادبیات به کار گرفته شده در نوشته های نوایی، تاثیرگذاری و آینده نگری نوایی آورده بیان شده است. نتایج این تحقیق نشا می دهد که زبان می تواند در تقویت ارتباطات میان فرهنگی نقش به سزایی داشته باشد.
خلاصه ماشینی:
"این نکته را بار دیگر از قلم فؤاد کؤپرولو دنبال میکنیم: «با تلاشی آگاهانه و برنامهریزی شده به هیچ وجه ترکی جغتای را از فارسی کمتر ندانسته و در حقیقت یک زبان شعر کلاسیک را بنابر همان قالبها حاضر نموده و به صورت زبان فرهنگی درآورده است که در اصل تأثیرات بزرگ نوایی، در دورههای بعدی خود را نشان میدهد.
احمد جعفراوغلو در این باب اینگونه میگوید: «علیشیر که همۀ زندگیاش را به صورتی آگاهانه وقف زبان و فرهنگ ترک نموده بود اگرچه ثمرات کاری را که انجام داده بود ندید، بعد از مرگش صدها شاگرد او از هزاران کیلومتر، ایران، ترکیه، آذربایجان، سوریه، هندوستان و هرات لهجۀ ادبی ترکی جغتای و مکتب ادبی را که ایشان بنیانگذار آن بوده است را در همه حوزههای مربوط به زبان ترکی و ترکان گسترش دادند.
نوایی، تقریبا به سمت فراموشی رفتن زبان ترکی، چگونگی پی بردن وی به این موضوع و نجات دادن زبان ترکی از ورطه نابودی را اینگونه توضیح میدهد: «از برتری کلمات ترکی نسبت به فارسی و در اصل از اینهمه ظرافت و وسعت برای شعر کسی خبر نداشت و مخفی مانده بود و قطعا رو به فراموشی میرفت.
از طرفی اگر واقعا نوایی یک ادیب متعصب و نژادپرست میبود مطمئنا به جای ترتیب مجالس شعر و ادب و تقویت زبان و ادب فارسی (که زحمات وی در این زمینه بر اهل ادب آشکار است) سعی میکرد محدودیتهایی برای زبان و ادب فارسی ایجاد کند که هیچوقت چنین کاری را نکرد در حالیکه خودش وزیر بود و دوست نزدیکش یعنی سلطان حسین بایقرا شاه بود و هر دو ترک زبان بودند و اگر میخواستند میتوانستند به راحتی این کار را بکنند."