چکیده:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر متغیرهای رفتاری اطمینان بیش از حد مدیریت، رفتار تودهوار و گرایش احساسی سرمایهگذاران بر بازدۀ سهام است. بدین منظور با استفاده از دادههای مربوط به 75 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دورۀ هفتساله 1394-1388، شاخص اطمینان بیش از حد مدیریت، رفتار تودهوار سرمایهگذاران و گرایش احساسی سرمایهگذاران محاسبه و تأثیر آنها بر بازدۀ سهام مورد بررسی قرار گرفت. دادههای پژوهش از نوع تابلویی و برای تجزیه و تحلیل دادهها و آزمون فرضیهها از الگوی رگرسیون خطی چندگانه استفاده شده است. شواهد و نتایج تجربی پژوهش نشان داد که متغیرهای رفتاری مورد بررسی در پژوهش، تأثیر معکوس و معناداری بر بازدۀ سهام شرکتها دارند. به این صورت که با افزایش میزان اطمینان بیش از حد مدیران، رفتار تودهوار سرمایهگذاران و همچنین گرایش احساسی سرمایهگذاران، بازدهی سهام کاهش مییابد. واژههای کلیدی: متغیرهای رفتاری، اطمینان بیش از حد مدیریت، رفتار تودهوار، گرایش احساسی، بازده سهام.
خلاصه ماشینی:
بدین منظور با استفاده از دادههای مربوط به 75 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دورۀ هفتساله 1394-1388، شاخص اطمینان بیش از حد مدیریت، رفتار تودهوار سرمایه- گذاران و گرایش احساسی سرمایهگذاران، محاسبه و تأثیر آنها بر بازدۀ سهام مورد بررسی قرار گرفت.
در ادامه به مبانی نظری مربوط به تأثیر هر یک از سه عامل؛ رفتار تودهوار سرمایهگذاران، گرایش احساسی سرمایهگذاران و بیش اعتمادی مدیریت بر بازدهی سهام به صورت جداگانه اشاره شده است: الف.
نیکبخت و همکاران (1395) در پژوهش خود به این نتیجه رسیدند که رفتار احساسی سرمایهگذاران، رشد عایدات مورد انتظار را تغییر میدهد و سپس بر روی قیمت سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تأثیر میگذارد.
الگوی رگرسیون به کار رفته برای آزمون سه فرضیه پژوهش به شرح رابطۀ 1 است: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} که در آن؛ Ri,t ؛ بازدۀ سهام شرکت، OVERi,t ؛ معرف بیشاطمینانی مدیریت، Hi,t ؛ نشان دهنده رفتار تودهوار سرمایهگذاران، SENTi,t؛ معرف گرایشهای احساسی سرمایهگذاران، Size؛ اندازۀ شرکت، LEV؛ اهرم مالی و MTB؛ نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری سهام است.
نتیجهگیری و پیشنهادها نتایج پژوهش حاضر نشان داد که متغیرهای رفتاری درون سازمانی (بیش اطمینانی مدیریت) و برون سازمانی (رفتار تودهوار و گرایش احساسی سرمایهگذاران) دارای تأثیر معکوس و معناداری بر بازدۀ سهام شرکتها هستند.