چکیده:
ادراک فرایندی است که از طریق آن، احساس، یعنی اطلاعاتی که از اندامهای حسی گرفته شده است، به کل سازمانیافته و معناداری تبدیل میشود. اهمیت ادراک از آن جهت است که دنیای اطراف ما را منظم و زمینه را برای شناخت فراهم میکند. از طرفی دستیابی به ادراکی سامانیافته از روابط و اصول حاکم بر جهان و در نهایت شناختی متعادل، الفبای ورود به دنیای آفرینش هنری است. هنرمند جهت بازنمایی و خلق اثر هنری نیازمند ادراک سازمان یافته است. در این پژوهش فرض بر آن است که ادراک هنرمند به واسطهی انجام برخی تمرینات (که در متن بدان ها اشاره شده است) بهبود یافته است. جهت اثبات این فرضیه در این پژوهش از ابزاری به نام "آزمون اشکال هندسی پیچیده آندره ری" استفاده شده است. این آزمون همچنین این امکان را به ما میدهد که بدانیم یک ادراک به کندی صورت گرفته است و یا با سرعت ایده آل. پژوهش حاضر در صدد است به دو سؤال اساسی پاسخ دهد. اول این که کسب مهارتهای هنری چه تأثیری بر عملکرد ادراک افراد میتواند داشته باشد؟ و دوم این که کسب مهارتهای هنری چه تأثیری بر زمان واکنش افراد میتواند داشته باشد؟ بدین منظور60 آزمودنی شامل 30 نفر هنرجوی شاخههای مختلف هنرهای تجسمی و 30 نفر از میان افراد عادی (غیر هنری) در این پژوهش شرکت کردهاند. برای تحلیل دادههای پژوهش از روشهای آماری استفاده شده است. مقایسهی نمرات، بین دو گروه هنرجویان هنرهای تجسمی و افراد غیر هنری که تحت تعلیم هنری خاص قرار نگرفتهاند، تفاوت معنیداری را در معیارهای سازمان ادراکی نشان میدهد. بر اساس نتایج به دست آمده از این آزمون، دو معیار سنجش سازمان ادراکی افراد، شامل کیفیت ترسیم و سبک ترسیم) روند مراحل ترسیم)، در گروه غیر هنری، ضعیف تر از گروه هنری است. همچنین در گروه هنری فرآیند ادراک در مدت زمان کوتاهتری نسبت به گروه غیر هنری اتفاق میافتد.
خلاصه ماشینی:
در این پژوهش سعی شده است در محیطی آزمایشگاهی سنجشی کـه نتـایج آن نشـاندهنـده میـزان تـأثیر کسـب مهارتهای هنری بر سازمان ادراکی و زمان واکنش افراد باشد انجام گیرد.
هدف اصلی این پژوهش ، بررسی تأثیر کسب مهارتهای هنری بر سازمان ادراکی و زمان واکنش افراد می باشد که در قالب سؤالها و فرضیه های زیر مورد بررسی قرار گرفته است .
در ایران نیز پژوهش های متعددی بر اساس آزمون آندره ری و نیز در برخی موارد به منظور هنجاریابی آن صورت گرفته است از جمله پور حسین (١٣٨٩) در مقاله ای به منظور مقایسه حافظه دیداری تجسمی در کودکان مبـتلا بـه صرع و کودکان سالم ، در هر گروه ٥٢ نفر کودک را مورد آزمون قرار داده است ، یار محمدیان (١٣٨٦) در بخشی از پژوهش خود حافظه بصری دانشجویان استعداد درخشان را با استفاده از این آزمون مورد بررسی قـرار داده اسـت .
طول مدت این مرحله از آزمون جهت سنجش زمان واکنش آزمودنی ها، اندازه گرفته می شود (هاوسر٢٠٠٦: ١٥٠) و (غفاریان، ٢٠١٤: ٦٨٤٨) مرحله ی دوم، مرحله ی تولید حفظی است که بر اساس نتایج آن میتوان گستره و صحت حافظه دیداری را آشکار کرد.
لذا به نتایج به دست آمده از بخش اول آز هدف این پژوهش در واقع مقایسه ی سازمان ادراکی و زمان واکنش هنرجویان و افراد غیر هنری بر اساس تست مایش که در آن معیارهای سازمان ادراکی مطرح شده است ، می پردازیم .
بررسی نمرات در دو گروه با توجه به اطلاعات جدول ٢ در جهت مطالعه ی صحت فرضیه ی اول، نشان می دهد کـه نمرات کسب شده توسط هنرجویان بیشتر از افراد غیر هنری است .