چکیده:
هدف این مطالعه اثربخشی طرحواره درمانی به شیوهی گروهی بر تعدیل طرحوارههای ناسازگار اولیه دانشآموزان مورد
آزار بود. این پژوهش آزمایشی و به شیوه پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل اجرا شد. جامعه آماری این پژوهش را
کلیه دانشآموزان پسر مقطع راهنمایی شهرستان نورآباد (دلغان) در سال تحصیلی ۲-۹۳٩ تشکیل میدهند. آزمودنیهای
پژوهش شامل ۴۰ نفر از دانشآموزان پسر بود که از میان دانشآموزان مدارس راهنمایی شهرستان نورآباد (دلفان) بعد از
شناسایی بهوسیله پرسشنامه کودکآزاری محمدخانی و همکاران و انجام مصاحبه بالینی ساختاریافته بهصورت تصادفی
خوشهای چندمرحلهای انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (۲۰ نفر برای هر گروه) گمارده شدند.
برای جمعآوری دادهها از مصاحبه بالینی ساختاریافته, پرسشنامه کودکآزاری و فرم کوتاه پرسشنامه طرحوارههای
ناسازگارانه اولیه پانگ (۷50-57) استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد طرحواره
درمانی بهطور معنیداری طرحوارههای ناسازگار دانشآموزان مورد آزار هیجانی را کاهش داده است (۳>۰/۰۰۱). این
نتیجه تلویحات مهمی در زمینه آموزش و ارتقای بهداشت روانی این دانشآموزان دارد؛ بنابراین پیشنهاه میشود این
برنامه درمانی هم در مدارس و هم در کلینیکها بهعنوان یک درمان همدلانه و مکمل سایر درمانها برای کاهش عواطف
منفی و جلوگیری از شکلگیری طرحوارههای ناسازگار در دانش آموزان مورد آزار موردتوجه قرار گیرد.
خلاصه ماشینی:
این طرحواره اغلب به شکل احساس درماندگی یا منفعل بودن تظاهر می یابد)، آسیب پذیری به ضرر٢ (ترس افراطی از یک از بیماری و یا ترس از اینکه در یک موقعیت به او ضربه شــدیدی وارد خواهد شــد که او قادر به پیشگیری از آن نیست )، گرفتاری /در دام افتادگی ٣ (وابســتگی عاطفی شدید به یک یا چند نفر از نزدیکان به خصوص والدین )، اطاعت ٤ (ســرکوبی بیش ازحد عواطف به خصوص خشم به منظور اجتناب از تنهایی )، ازخودگذشــتگی ٥ (نادیــده گرفتن خود و تمرکز بیش ازحد در بــرآوردن نیازهای دیگران در موقعیت هــای زندگی )، بازداری هیجانی ٦ (تأکید افراطی بر منطقــی بودن و ممانعت از ابراز خشــم و هر نوع عاطفه دیگر، بیان نکردن احساســات و عواطف ؛ افــراد دارای این طرحواره ، احساس ها، ارتباط ها و رفتارهای خودانگیخته خود را محدود می کنند)، معیارهای سرسختانه / عیب جویی افراطی ٧ (عقیده به اینکه شــخص باید معیارهای درونی بسیار بالایی داشته باشد، نوعی کمال گرایی افراطی )، استحقاق /بزرگ منشــی ٨ (عقیده به اینکه شخص از دیگران بالاتر اســت و هر کاری که او انجام می دهد و یا ادعا می کند درســت است ) و خویشتن داری /خود انضباطی ناکافی ٩ (ناتوانایی در مهار خواســته ها و تمایل افراطی برای خشنودی و اجتناب از موقعیت های ناراحت کننده ؛ افراد دارای این طرحواره ، نمی توانند به گونه ای کارآمد و باکفایت خود را کنترل کنند) (یانگ ، ٢٠٠٥).
Seligman, Schulman & Tryon شــناختی با گشــتالت و روابط موضوعی که رویکردی روان کاوی محسوب می شود و درواقع گسترش مدل سنتی رفتاردرمانی شــناختی است که بیشتر بر رابطه درمانی ، تجربه عاطفی و بحث از تجارب اولیه زندگی تأکید دارد و نقطه مرکزی این نظریه ، طرحواره های ناســازگار اولیه اســت (یانگ ،١٣٨٤).
Child-abuse & Neglect 26 (6), 679-695.