چکیده:
در پژوهش حاضر، به بررسی نحوۀ بازتاب ادبیات عاشقانۀ عرب عصر اموی در آثار مولانا (مثنوی، مکتوبات، فیه ما فیه، مجالس سبعه، غزلیات شمس) و مقالات شمس تبریزی، مأخذیابی داستانها و ابیات، و بررسی برخی از تصرفات هنری مولانا و شمس در اشعار و روایات اصلی پرداخته میشود. پرسشهای این پژوهش این است که در آثار مولانا و شمس، چه نمودهایی (اعم از داستان و سروده) از ادبیات عاشقانۀ عصر اموی وجود دارد و این نمودها در این متون چه تغییراتی یافتهاند. همچنین آیا این تغییرات، ناشی از تصرفات شخص مولانا و شمساند یا برخاسته از منابعی هستند که از آنها بهره جستهاند؟ چنانکه خواهیم دید، آثار شمس و مولانا دربردارندۀ ابیات شاعرانی از عصر اموی و نیز داستانهایی دربارۀ زندگی آنهاست. تصرفات مولانا از گونۀ تغییراتی در شخصیتها، قهرمان، زمان تاریخی داستان، نام سراینده و متن اشعار است. برخی از این تصرفات، ناشی از خلاقیتهای فردی مولاناست و منشأ برخی نیز منابع پیش از مولاناست. تصرفات مولانا در متن اشعار نیز برخی آگاهانه و در برخی موارد ناآگاهانه و ناشی از نقل از حافظه است. در پژوهش حاضر، برخی از ابیات قیس بن مُلَوح عامری، عمر بن ابیربیعه، عروة بن حزام، اَحوَص انصاری، ابنمَیاده، معاویة بن ابیسفیان (از دورۀ اموی)، حلاج، متنبی، ابوفراس حمدانی و انوری (از سدههای بعد) در آثار مولانا و شمس مأخذیابی شده و پیشینۀ برخی از روایات، در متونی نظیر الأغانی، دیوان مجنون به روایت ابیبکر والبی، مصیبتنامۀ عطار، هزار حکایت صوفیان، فتوحات ابنعربی، رسالۀ عینیۀ غزالی، تمهیدات و نامههای عینالقضات نشان داده شده است.
خلاصه ماشینی:
در پژوهش حاضر، برخی از ابیات قیس بن ملوح عامری، عمر بن ابیربیعه ، عروة بن حزام ، احوص انصاری، ابن میاده ، معاویۀ بن ابیسفیان (از دورة اموی)، حلاج ، متنبی، ابوفراس حمدانی و انوری (از سده های بعد) در آثار مولانا و شمس مأخذیابی شده و پیشینۀ برخی از روایات ، در متونی نظیر الأغانی، دیوان مجنون به روایت ابیبکر والبی، مصیبت نامۀ عطار، هزار حکایت صوفیان ، فتوحات ابن عربی، رسالۀ عینیۀ غزالی، تمهیدات و نامه های عین القضات نشان داده شده است .
چنانکه خواهیم دید، مولانا همچون عارفان بزرگ پیش از خود (همچون احمد غزالی و عطار) بارها در تمامی آثار خود از ادب عاشقانۀ عصر اموی بهره برده و گاه تصرفاتی نیز در داستان ها، نام شخصیت های داستانی و نیز نسبت دادن برخی بیت های دیگر شاعران این عصر به مجنون روا داشته است .
نخستین حضور جلوه های ادب عذری در مثنوی مولانا، در دفتر نخست و در داستان دیدار لیلی با خلیفه است ، اما چنانکه خواهیم گفت ، اصل این واقعۀ تاریخی، دیدار بثینه ، معشوق جمیل بن معمر عذری، با عبدالملک بن مروان ، خلیفۀ اموی است ؛ و مولانا و مشایخ پیش از او همچون عطار، به دلیل کمتر شناخته شده بودن این نام ها در نزد مردمان عصر خود، و در مقابل ، شهرت داستان لیلی و مجنون ، با تصرفی در شخصیت های داستانی، این روایت را به اشخاص داستانی لیلی و مجنون نسبت داده اند.