چکیده:
از جمله مسائلی که در جوامع امروزی بطور گسترده مورد بحث و گفتگو میباشد مسئله حقوق زن است. حقوق زن از مهمترین مباحث حقوق بشری میباشد که تمام فرهنگهای مختلف در جوامع گوناگون با این موضوع درگیر بوده و هستند. بیتردید باتوجه به سیر تفکر در باب حقوق زن، در جامعه تفکرات متفاوتی در این زمینه بین افراد وجود خواهد داشت، چرا که آگاهی افراد جامعه از مبنای حقوق زن، غالبا افکار را به جای مردسالاری یا زنسالاری به سمت انسانسالاری سوق میدهد. با بررسی این موضوع از منظر نظام حقوقی اسلام و غرب میتوان پی به وجود مبنای حقوقی برای زنان براساس کرامت انسانی برد که حقوق بشر جهانشمول غربی امروزه توجه خود را معطوف به آن نموده است، اگرچه قبل از پیدایش حقوق بشر، جامعه غربی مبنای این تفکر را در عقایدی چون فمنیسم دنبال مینمود. حال با این مقایسه تطبیقی درخواهیم یافت که، دین مبین اسلام این مبنای کرامت انسانی را نسبت به اعطای حقوقی برای زنان از چهارده قرن پیش مورد توجه خود قرار داده است.
خلاصه ماشینی:
"با بررسی این موضوع از منظر نظام حقوقی اسلام و غرب میتوان پی به وجود مبنای حقوقی برای زنان براساس کرامت انسانی برد که حقوق بشر جهانشمول غربی امروزه توجه خود را معطوف به آن نموده است، اگرچه قبل از پیدایش حقوق بشر، جامعه غربی مبنای این تفکر را در عقایدی چون فمنیسم دنبال مینمود.
حال با بیان مفهوم سکولاریسم باید بدانیم که جایگاه آن در اعطای حقوقی برای زنان در کجا قرار دارد، بطوریکه با وجود این جریان فکری در اندیشه غرب بیتردید افراطیون فمنیسم اگر حقی برای زن در اجتماع شناسایی میکردند آن را فارغ از ارزشهای دینی میدانستند، بطوریکه اگر احکامی مانند حجاب و یا اخلاقی نمودن روابط جنسی زنان را مصداق ظلم و تضییع حقوق آنان معرفی مینمودند.
و در مقدمه این اعلامیه سخن از حیثیت ذاتی ابنای بشر اعم از زن و مرد به میان میآید و این خود نشان دهنده اعتلای سطح فکری تفکرات غرب در اعطای حقوقی برابر از جهت کرامت انسانی میباشد که اسلام از چهارده قرن پیش در اعطای حقوق زن به آن توجه داشت که در بخش دوم به این مسئله پرداخته خواهد شد.
این در حالی است که در آئین اسلام از چهارده قرن پیش توجه جوامع و سایر ادیان را به اصل برابری مرد و زن و همچنین وجود کرامت انسانی برای ابنای بشر در شناسایی حق و تکلیف جلب نموده و منشأ این اندیشه و تفکر خود را الهام گرفته از خداوند میداند."