چکیده:
ضرورت وحدت امت اسلامی بر هیچ کس پوشیده نیست. افزون بر قرآن کریم، و سنت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله سخنان و راه و روش پیشوایان معصوم علیهمالسلام ندای روح بخش و
طراوت آفرین «وحدت» را به طنین انداختند. در این مقاله، با توجه به ضرورت و هدف طرح موضوع، به مفهومشناسی وحدت پرداخته شده و از تعامل امام علی علیهالسلام با
خلفا در جهت وحدت اسلامی با تأکید بر پاسبان و حافظ وحدت بودن حضرت سخن به میان آمده است.
موضوعاتی همانند مشاوره سیاسی، مشاوره اقتصادی و نظامی، همکاری علمی و قضایی و ارائه راهنماییهای لازم در امور دیوانی از موارد تعامل امام علی علیهالسلام با
خلیفه اول بر شمرده شده و در دوران خلیفه دوم، افزون بر همکاری و مشورت نظامی امام علی علیهالسلام در نبرد جسر، جنگ با رومیان و نبرد بیتالمقدس و... پیروان
حضرت هم در جنگها و مسائل حکومتی با خلیفه همکاری داشتهاند.
این همکاریها در زمان خلیفه سوم هم ادامه داشت؛ اما به سبب مسائل ویژه این دوران، امام در برابر ناراضیان خلیفه، نقش وساطت و میانجیگری را به عهده داشته
است و هنگام محاصره خانه خلیفه، مشک هایی از آب را از طریق فرزندانش حسن و حسین علیهماالسلام برای خلیفه فرستاد.
این رفتارها، از روح بلند وحدت و یکپارچگی حکایت دارد که همواره (به ویژه در عصر حاضر) امت اسلامی سخت به آن نیازمند است. عملکرد امام علی علیهالسلام ،
سراسر اهتمام به مصالح اسلام و پایداری وحدت امت اسلامی بوده است.
خلاصه ماشینی:
"ابوسفیان که زمینه اختلاف را به خوبی دریافته، و ابراز کرده بود که «إنی لأری عجاجة لا یطفؤها الا الدم؛ طوفانی میبینم که جز خون چیز دیگری نمیتواند آن را خاموش سازد» (ابن ابی الحدید مدائنی، ج 2، ص 45؛ احمد بن عبد الرب اندلسی، ج 4، ص245؛ محمد بن جریر بن یزید، ج 3، ص 209)، برای رسیدن به هدف شوم خود، «در خانه» امام علی علیهالسلام را زد و به وی پیشنهاد کرد که «دستت را بده تا من با تو بیعت کنم و دست تو را در جایگاه خلیفه مسلمانان بفشارم که اگر من با تو بیعت کنم، هیچ کس از فرزندان عبد مناف با تو به مخالفت بر نمیخیزد و اگر فرزندان عبد مناف با تو بیعت کنند، کسی از قریش از بیعت تو سر نمیپیچد و سرانجام همه عرب تو را به فرمانروایی میپذیرند» (ابن شهر آشوب، ص 77).
داور میان ما و آنها خدا، و بازگشت همه به سوی او است (نهجالبلاغه، خطبه 157)؛ بنابراین، امام علی علیهالسلام برای حفظ اسلام و وحدت امت اسلامی سکوت کرد؛ زیرا به خوبی از خطرهایی که جامعه اسلامی و اسلام نو پا را تهدید میکرد، آگاه بود؛ البته مقصود از سکوت امام علیهالسلام ترک مبارزه مسلحانه است؛ و گرنه حضرت هیچ گاه از حق خود دست بر نداشته، در تمام دوران حکومت خلفا و پس از آن، دائم به آن، به صورت انتقاد اشاره میکند (1) و گاهی هم با انجام اعمالی، ناخشنودی خود را بیان داشته (2) و البته از همکاری با آنان نیز کوتاهی نکرده است."