چکیده:
حقیقت و شوون انسان به عنوان تجلی اسم اعظم الاهی و جامع عوالم خلقی چیست؟ هستی شناسی عرفان اسلامی، بر وحدت شخصی وجود و کثرت ظهورات وجود بنا شده است. تاثیر این نگاه بر انسانشناسی عرفانی چیست؟ بر اساس این نگاه، یک هستی مطلق وجود دارد که تجلیات بیشماری کرده و کمالات خود را به تفصیل جلوه داده است. حقیقت انسان اولین تعین مطلق یا اولین ظهور حق تعالی است، ولی انسان (کامل) علاوه بر تعین اول، در سایر مراتب وجود نیز حضور دارد و به همین دلیل، برخلاف تعین اول و برخلاف سایر تعینهای کلی و جزئی، هم وحدت حق را جلوه میدهد و هم کمالات بیشمار او را. انسان تنها ظهور حضرت حق است که همة اسماء و صفات و کمالات خداوند را در خود جمع کرده و به نحو یکسان (بدون غلبة یکی بر دیگری) اظهار میکند و به اصطلاح، برزخ میان حق و خلق یا برزخ میان وحدت و کثرت است. در این مقاله، مهمترین مبانی هستیشناختی عرفان اسلامی را که منجر به نوع خاصی از انسانشناسی شده و آثار وتبعات بسیار در مباحث کلامی دارد را بررسی کردهایم
خلاصه ماشینی:
حقیقت انسان اولین تعین مطلق یا اولین ظهور حق تعالی است، ولی انسان (کامل) علاوه بر تعین اول، در سایر مراتب وجود نیز حضور دارد و به همین دلیل، برخلاف تعین اول و برخلاف سایر تعینهای کلی و جزئی، هم وحدت حق را جلوه میدهد و هم کمالات بیشمار او را.
انسان تنها ظهور حضرت حق است که همة اسماء و صفات و کمالات خداوند را در خود جمع کرده و به نحو یکسان (بدون غلبة یکی بر دیگری) اظهار میکند و به اصطلاح، برزخ میان حق و خلق یا برزخ میان وحدت و کثرت است.
ممکن است گفته شود چه فرقی میان ذات که واجد همة کثرات به نحو اجمال و اندراج است با تعین اول که واجد همة کثرات به نحو اندراج است وجود دارد؟ پاسخ این است که در مقام ذات، همه صفات همچون وحدت حقیقی، تشخیص اطلاقی، وجوب اطلاقی به نحو اطلاقی موجودند و هیچ کدام بر دیگری غلبه ندارد و حضور صفات اندماجی و اطلاقی، موجب ظهور و تعین و اسم خاصی نمیشود و به همین دلیل مقام ذات بدون تعین است، اما در تعین اول، صفت «وحدت حقیقی» و اسم عرفانی «احد» بر دیگر تعینات و اسمای کلی و جزئی غلبه دارند و سبب تشخص و تعین آن میشوند (قونوی، 1381، ص120).
به عبارت دیگر، هر چند غالبا گفته میشود که در تعین اول، هیچ اسم و صفت کلی و جزئی بر سایر اسماء و صفات غلبه ندارد (فرغانی، 1428ق، ج1، ص29) ولی منظور عرفا، همة اسماء و صفات کلیای است که تحت صفت وحدت و اسم احد قرار میگیرند چرا که به اعتقاد عارفان (بهاستثنای قیصری)، در اولین تجلی حضرت حق، خود «وحدت حقیقی»، یک تعین واقعی و نفسالامری بهشمار میرود و همین «وحدت» موجب امتیاز تعین اول از مقام ذات میشود.