چکیده:
محمدتقی علی آبادی مازندرانی ،(متولد 1198 هـ .ق علیآباد قائمشهر، متوفی 1256 هـ.ق، تهران).ملقب به «صاحب دیوان» و مشهور به «ملالی»و«آقا» میباشد؛صاحب دیوان از شاعران و رجال فاضل دربار فتحعلیشاه بوده و منصب منشیالممالک وی را نیز دارا بود.او به واسطهی نگارش تاریخ مختصر و مفیدی که در شرح آباء و اجداد و روزگار فتحعلی شاه با نام «ملوک الکلام یا رساله خاقانیه»فراهم نموده استو «دیوان اشعار» به شهرت رسید.مازندرانی در غزل،قصیده ومثنوی طبعآزمایی نمودو«صاحب»تخلص اوست.صاحبدیوان در مضمونپروری شاعری اعتدالی استکه جانب مناعت طبع و ارزشهای اخلاقی را هیچ گاه فرونگذارده است و در مثنوی، اندیشههایی عرفانی و اعتقادی را عرضه نموده است. ارایه اندیشه در سرودههای صاحبدیوان تا حدودی الگوبرداری از هستههای عقاید عرفانی از پیش تعریف شده است؛لیک اندیشههایی نوظهور ولو به شکل رشتههایی نامرئی نیز در دیوان او به ویژه در قالب مثنویهای او به چشم میخورد.از این میان، موضوع دنیا و مصادیق حادث و قدیم، عشق، آفرینش و خلقت دنیا و انسان در اشعار صاحب دیوان مطمح نظر ویژه او قرار میگیرد که فراخور این جستار بدان پرداخته شده است.ضمن آن که شیوهی خاص او در بیان اندیشههای اعتقادی و کلامی نیز که قدرت هنرمندی ادیبانهی او را به منصّه ظهور گذارده است،کانون نقد دیگر در این موضوع است. این جستار با بهره از منابع کتابخانهای، براساس نقد و تحلیل اشعار پرداخته شده است.
خلاصه ماشینی:
از این میان، موضوع دنیا و مصادیق حادث و قدیم، عشق، آفرینش و خلقت دنیا و انسان در اشعار صاحب دیوان مطمح نظر ویژه او قرار میگیرد که فراخور این جستار بدان پرداخته شده است.
اما حادث و قدیم در دیدگاه عرفا نیز معنایی خاص دارد، آنان نیز اعتقاد دارند که دنیا و آنچه بدان متعلق است،حادث است ؛اما « دنیا و تمام عناصر آن وجودی اعتباری از سایه حقیقی و ذات باری دارند»، این وجود با انتساب به محدودهی هستی نوظهور همان حادث از دیدگاه متکلمان قلمداد میگردد، اما با ایجاد ارتباط میان آن و منبع هستی و صفات خداوند میتوان آن را قدیم اطلاق نمود.
وی در قالب غزل، قصیده و مثنوی طبعآزمایی کرده و در این عرصهها موفق بوده است، با اینکه شاعری مداح و قصیدهسرا است؛ اما وی در مقام مقایسه با شاعران معاصر خویش مقبول و سنجیده عمل کرده و در سطح مدح و ستایش ممدوح ، جانب آداب و ارزشهای اخلاقی و عزت نفسانی را فرونگذارده است و با آن که صاحب دیوان در دورهی تملق و چاپلوسی میزیسته است، از مضامین و معانی بلند عرفانی ،زهدی و عرضهی اندیشههای اعتقادی نیز غافل نمانده است و در بیان اندیشههای زهدی و اعتقاد لحنی نرم و آموزگارانه دارد.