چکیده:
این مقاله، با هدف مطالعه نقش متغیر جنس در استفاده از شبکههای اینترنتی، با استفاده از روش پیمایش انجام شده است. جمعیت مورد مطالعه، دانشجویان دانشگاه یاسوج بوده است. بر اساس فرمول لین، حجم نمونه 400 نفر محاسبه؛ که با روش نمونهگیری تصادفی از نوع طبقهای چند مرحلهای، انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری دادهها نیز، پرسشنامهای 24 سوالی و محققساخته بوده است. این ابزار با بهرهگیری از پیشینه مطالعاتی در این زمینه؛ و با استفاده از پیش آزمون؛ ارزیابی و طراحی شد. در نهایت، پس از تایید اعتبار آن توسط صاحبنظران، مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد مردان بیشتر از زنان در شبکههای اینترنتی «عضویت» (متغیر وابسته) داشته و «سابقه عضویت» (متغیر وابسته) بیشتری نیز در این شبکهها داشتند. در مقابل، «میزان استفاده» (متغیر وابسته) زنان از این شبکهها در شبانهروز بیشتر از مردان بود. نتایج همچنین نشان داد زنان و مردان به ترتیب بیشتر از «تلگرام»، «فیسبوک» و «دیگر شبکههای اجتماعی» استفاده کردهاند. در بحث «نوع مطالب مورد استفاده از شبکههای اجتماعی» (متغیر وابسته)؛ مردان به ترتیب مطالب «احساسی»، «سیاسی» و «مذهبی»؛ و زنان مطالب «احساسی»، «مذهبی» و «سیاسی» را بیش از سایر مطالب استفاده کردهاند. در زمینه «نوع استفاده از شبکهها» (متغیر وابسته) نیز تفاوت معناداری بین زنان و مردان پاسخگو وجود نداشت و «چت»، «پیگیری اخبار» و «دانلود» بیشترین نوع کاربرد را برای زنان و مردان به خود اختصاص داده است. نتایج این تحقیق مطابق با نظرات برخی صاحبنظران مربوط به این حوزه؛ عبداللهیان و استریناتی؛ و همچنین رویکرد نظری مورد استفاده در مقاله (نظریه استفاده و خشنودی) بود. رویکردهای نظری مربوطه همه به این مهم اشاره داشتند که تعامل «جنس» و «زمینههای اجتماعی افراد»؛ موجب تفاوت در ذائقههای مصرفی کاربران از رسانهها میشود. مهمترین دستاورد مقاله حاضر، این وجه تحلیلی بوده است که تجربه مشترک نسلی و میزان گسترش فناوریهای جدید در جامعه، چگونگی رویارویی و بهرهگیری زنان و مردان از شبکههای اجتماعی را تحت تاثیر قرار میدهد. اگرچه ویژگیهای روانشناختی زنان و مردان ذائقههای نسبتا متفاوتی را برای آنها شکل میدهد، متغیر جنس، جدای از ویژگیهای نسلی و میزان گسترش فناوری در جامعه نمیتواند تعیینکننده سبک استفاده زنان و مردان از شبکههای اجتماعی باشد. این به آن معناست که تفاوت زنان و مردان در مصرف رسانهای تا حدی پیامد و برساخت میزان گسترش رسانههای جدید، تجربیات نسلی و نظام ارزشی و هنجاری جامعه است.
خلاصه ماشینی:
در زمینه «نوع استفاده از شبکه ها» (متغیر وابسته ) نیز تفاوت معناداری بین زنان و مردان پاسخگو وجود نداشت و «چت »، «پیگیری اخبار» و «دانلود» بیشترین نوع کاربرد را برای زنان و مردان به خود اختصاص داده است .
مهمترین دستاورد مقاله حاضر، این وجه تحلیلی بوده است که تجربه مشترک نسلی و میزان گسترش فناوریهای جدید در جامعه ، چگونگی رویارویی و بهره گیری زنان و مردان از شبکه های اجتماعی را تحت تأثیر قرار میدهد.
اگرچه ویژگیهای روانشناختی زنان و مردان ذائقه - های نسبتاً متفاوتی را برای آنها شکل میدهد، متغیر جنس ، جدای از ویژگیهای نسلی و میزان گسترش فناوری در جامعه نمیتواند تعیین کننده سبک استفاده زنان و مردان از شبکه های اجتماعی باشد.
این تغییر شتابنده در استفاده زنان و مردان از اینترنت ، گویای تبدیل شدن فضای مجازی در ایران به فضایی فراجنسیتی ؛ و «بستری برای تجربه ای جدید از خود زنانه » (عبداللهیان و رضانیا، ١٣٨٨) است .
(6 (رجوع شود به تصویر صفحه) بحث و نتیجهگیری در این مقاله بر آن بودیم تا نقش متغیر جنس در استفاده از شبکه های اینترنتی را در میان دانشجویان دانشگاه یاسوج ، مورد مطالعه و تحلیل قرار دهیم .
vii- Telegram viii- WhatsApp ix- Viber x- Line xi- Tango xii - Hike xiii -Nimbuzz xivBeetalk - xv - Facebook xviYoutube - xviiTwitter - xviiiInstagram - xix- Baran & Davis xx - Vincent & Basil xxi -classified Multistage Random Sampling منابع منابع فارسی استریناتی، د.