چکیده:
هویت قومی در جهان امروز، اساسا امری سیال بوده و درک واحدی نسبت به آن وجود ندارد. از سوی دیگر، باوربه ماهیت برساختی هویت، مستلزم تدقیق و تعمق نسبتبه جایگاه افراد یا گروههایی است که چشمانداز ویژه خود را در این ارتباط توسعه میبخشند. پژوهش حاضر، بر مبنای چنین درکی و با ضرورت فهم بخشی از اندیشههایی که نسبت به مسئله قومیت و هویت قومی در بلوچستان ایران خاصه در دوران معاصر وجود داشته و دارد، سازمان یافته است. بهطور مشخص، سعی نموده تا با تمرکز بر فعالیتهای تعدادی از روشنفکران و فعالین مدنی بلوچ، چگونگی بازتعریف مسئلة هویت و بازاندیشی در آن را توسط ایشان که بیشترین فعالیتهاشان بربستر فضایمجازی صورت میگیرد، بهپرسش کشیده، بهفهم درآوریم. تاملاتما در این پژوهش،باحرکت از نوعی روششناسی کیفی نشان میدهد که اغلب اعضای جامعة مورد مطالعه با پایگاههای اجتماعی- فرهنگی مشابه و نیز رویکردهای سیاسی اصلاحگرانه، سعیبر صورتبندی مجموعهای از مواجهههای انتقادی نسب به طیفها و جریانهای مختلف سیاسی و اجتماعی داشتهاند؛ برخلاف برخی از گروههای هویتخواه دیگر، این گروه پیش از هر چیز، در پی ارئه نوعی نقد درونی، بر اصلاح ساختار و سازمان اجتماعی جامعة خود بلوچها تاکید دارد و پس از آن، نوک پیکان انتقاد خود را به سوی ساختارهای کلانتر حاکمیتی نشانه میرود. در حقیقت، به نظر میرسد ما با نوعی جریان روشنفکری انتقادی رو به رو هستیم که بیشتر فعالیتهای آنان بر حول یک هستة محوری میچرخد و آن همان چیزی است که در این پژوهش، تحت عنوان «بازاندیشی در خویشتن بلوچ» مورد بحث قرار گرفته است.
خلاصه ماشینی:
براساس آنچه گفته شد، پژوهش حاضر به طور مشخص ، تلاشی به منظور دست یابی به فهمی پیرامون این نکته بوده است که فعالین مدنی بلوچ در فضای مجازی چه طبقه بندیهایی از خود و دیگری یا ما و آن ها ارائه میدهند؛ این طبقه بندیها مبتنی بر کدام تعاریف و ناشی از چه تقابلات نگرشی یا گفتمانی است ؟ در وهلۀ بعد، باید این مسئله را مورد تحلیل قرار داد که جامعۀ مورد بحث در برساخت تعریف از خود و توسعۀ نگاه خاص هویتیشان در ارتباط با دیگریها، بر چه عناصر و مؤلفه هایی تأکید دارند؟ ملحظات روششناختی پژوهش در بین رویکردهای پویش کیفی (کرسول [١٦]، ٢٠٠٧)، پژوهش پیش رو را باید اساساً یک «مطالعۀ موردی » مبتنی بر «تحلیل محتوای کیفی» دانست .
در واقع ، این امر که روحانیون در جامعۀ امروز بلوچستان ، دارای قدرت فراگیر و جایگاه ویژه ای در عرصه های مختلف زندگی اجتماعی و سیاسی میباشند، امری است که فعالین مدنی و روشنفکران بلوچ بر آن اتفاق نظر داشته و البته معتقدند در کنار سایر عوامل ، یکی از دلایل اصلی عقب ماندگی و عدم شکل گیری شخصیت های به لحاظ اندیشه ای، مستقل و توسعه گرا در جامعۀ مزبور بوده و لذا قابل برخوردی انتقادی است .
یافته های ما در پژوهش حاضر نشان میدهد که فعالین مورد مطالعه با بهره گیری از امکان فضای مجازی و در پی صورت بندی نوعی نقد درونی نسبت به جامعۀ سنتی بلوچ ها، صرفاً به دنبال تغییر ساحت های ملموس و بیرونی این جامعه نیستند؛ آن ها شرط برون رفت بلوچستان از وضعیت ضد توسعه ای حاکم بر آن را، اساساً تغییر ذهنیت و جهان آگاهیهای بستۀ مردم بلوچ میدانند که البته خود توسط ایجادکنندگان و مدافعان نظم پیشینی، به این گونه قالب ریزی شده و شکل یافته است .