چکیده:
عصر امام هادی(ع) (220-254ق) با حکومت شش خلیفه عباسی مصادف بود. در این دوره از جهان اسلام، شاهد رشد و گسترش فرقه¬هایی هم چون معتزله، حنابله، جریان فکری تشبیه، جبر و تفویض و تحریف قرآن در میان مسلمانان هستیم. در این عصر پیروان ادیان دیگر، مانند یهودی، مسیحی و زرتشتی در کنار مسلمانان زندگی می¬کردند که این امر بر دامنه تبلیغات فرهنگی اثر گذاشته بود. با سیری در اسناد تاریخی حدیثی و به روش توصیفی- تحلیلی، می¬توان چگونگی برخورد امام هادی(ع) را با جریان¬های فکری در مسایل کلامی مورد واکاوی قرار داد. از جمله کارهای ایشان می¬توان نامه¬نگاری با شیعیان، مناظره، رد شبهات مطرح شده، تبیین اندیشه صحیح و تعلیم دعاها و زیارت جامعه را برشمرد .در این پژوهش، ضمن بیان جریان¬های فکری¬ که اعتقادات آنها متعارض با اندیشه کلامی اهل بیت (ع) است، به چگونگی رفتار و برخورد امام با آنها و دفع آسیب-هایی پرداخته می¬شود که از ناحیه این اندیشه¬ها متوجه جامعه اسلامی شده بود.
خلاصه ماشینی:
عواملی مانند اظهار تمایل حکمرانان عباسی این دوره، نسبت به مسائل علمی و فرهنگی، باز شدن دروازههای علوم فلسفه و کلام ملتهای دیگر به روی مسلمانان و ترجمه بسیاری از کتابهای علمی آنان به زبان عربی و فراهم آمدن موقعیت استثنایی برای بحث و مناظره با دانشمندان سران مکتبها و جریانهای مختلف، خصوصا در دوره امامت امام رضا(ع) از مهمترین عوامل پیدایش این شرایط بود که از جمله این جریانهای فکری در پوشش فرقه معتزله، حنابله و جریان فکری تشبیه، جبر و تفویض و تحریف قرآن بروز یافت.
با آن که برخی از دانشمندان شیعه به شهادت امام هادی(ع) اشاره نکرده و گویا رحلت ایشان را به شکل عادی قلمداد کردهاند (مفید، 1380ش، ج2، ص311)، اما نظر مشهور شیعیان بر این است که آن حضرت در دوران معتز، خلیفه عباسی مسموم شده و به شهادت رسیدند (طبرسی، 1399ش، ص355).
در برابر این اتهام، ائمه(ع) شیعه همواره به قرآن اصالت داده و امام هادی(ع) در رساله مفصلی که نگاشتند، ضمن اصالت دادن به قرآن، آن را در جایگاه سنجش روایات صحیح از ناصحیح به عنوان معیاری دقیق اعلام کردند و فرمودند: «قد اجتمعت الامه قاطبه لا اختلاف بینهم ان القرءان حق لاریب فیه عند جمیع اهل الفرق» (ابن شعبه، 1384ق، ص338).
مسئله حادث یا قدیم بودن قرآن، یکی از مهمترین ایدههای فکری معتزله بود که ضمن پافشاری<FootNote No="18" Text=" افراط بر خلق در نزد اهل معتزله به گونهای بود که ابوالحسن خیاط معتزلی در کتاب الانتصار خود، صراحتا اعلام کرده است که اگر رسول اکرم(ص) در عهد معتزله میزیست به خلق قرآن معتقد میشد و امت خود را به اعتقاد به حدوث کلام خدا سفارش میکرد.