چکیده:
مقاله حاضر با هدف تمرکز بر دیدگاه صدرالمتألهین شیرازی، بر آن است تا چارچوبی از مسئله صلح را در فلسفه سیاسی صدرالمتألهین مورد بررسی قرار دهد. پرسش اصلی بحث آن است که: با توجه به آثار و از منظر صدرالمتألهین، چه تصویری از صلح ترسیم میشود و صلح چه جایگاهی در فلسفه ایشان دارد؟ در پاسخ به پرسش یادشده، این مدعا مورد توجه قرار گرفته که به نظر، در فلسفه سیاسی ملاصدرا تمامی عرصههای فردی و اجتماعی زندگی انسان درگیر مسئله صلح میشود و باید برای همه ارکان سهگانه زندگی، یعنی فرهنگ، سیاست و اقتصاد، صلح تدارک شود؛ در غیر این صورت نمیتوان از صلح سخن گفت. در واقع چالش در هر کدام از سه بخش مورد اشاره میتواند به برقراری و تحقق صلح خلل وارد سازد. از نظر فلسفه سیاسی متعالی، هر چیزی که معرفت، امنیت و معیشت و به عبارتی، عدالت جامعه را مختل سازد، از صلح دور شده است. از این منظر میتوان گفت جنگ و صلح هر دو بر جامعه عارض میشود. اگر عدالت باشد، صلح برقرار است و معرفت، امنیت و معیشت در جامعه بهسامان است و اگر عدالت نباشد، جنگ و ستیز اتفاق میافتد. ازاینروست که در فلسفه اسلامی بر عدالت به عنوان رکن هستی تأکید بسیاری شده است و در کنار علم و معرفت، از مهمترین ویژگیهای یک حاکم مسلمان و حکومت اسلامی به شمار میرود. جهاد نیز از این منظر برای مقابله با سدکنندگان راه معرفت خدا و سدکنندگان راه معیشت و حیات مردم وضع شده است و کارکردی صلحطلبانه دارد.
خلاصه ماشینی:
پرسش اصلی بحث آن است که: با توجه به آثار و از منظر صدرالمتألهین، چه تصویری از صلح ترسیم میشود و صلح چه جایگاهی در فلسفه ایشان دارد؟ در پاسخ به پرسش یادشده، این مدعا مورد توجه قرار گرفته که به نظر، در فلسفه سیاسی ملاصدرا تمامی عرصههای فردی و اجتماعی زندگی انسان درگیر مسئله صلح میشود و باید برای همه ارکان سهگانه زندگی، یعنی فرهنگ، سیاست و اقتصاد، صلح تدارک شود؛ در غیر این صورت نمیتوان از صلح سخن گفت.
پرسش کلیدی بحث این است که: با توجه به آثار و از منظر صدرالمتألهین، چه تصویری از صلح ترسیم میشود و صلح چه جایگاهی در فلسفه ایشان دارد؟ در پاسخ به پرسش یادشده، این مدعا مورد توجه قرار گرفته است که با توجه به چارچوبی که از آثار ملاصدرا میتوان دریافت نمود، به نظر، در فلسفه سیاسی ملاصدرا، تمامی عرصههای فردی و اجتماعی زندگی انسان درگیر مسئله صلح میشود و باید برای همه ارکان سهگانه زندگی، مانند فرهنگ، سیاست و اقتصاد، صلح تدارک شود؛ درغیراینصورت، نمیتوان از صلح سخن گفت.
چارچوبی برای صلح اندیشی صدرایی صدرالمتألهین در برخی از آثار خود، مباحثی طرح کرده است که میتواند به عنوان چارچوب و مبنایی برای صلحاندیشی ترسیم شود و در تحقق «صلح متعالیه» مورد در این زمینه به مجموعه آثاری که درباره فلسفه سیاسی متعالیه با عنوان سیاست متعالیه از منظر حکمت متعالیه (چهار جلد مقالات، سه جلد نشستها و گفتوگوها، و شش اثر مستقل در زمینه فلسفه سیاسی متعالیه) از سوی نشر پژوهشگاه علوم و فرهنگ در سالهای اخیر منتشر شده است، مراجعه فرمایید.