خلاصه ماشینی:
"إنما رضوا قتل أولئک، فسموا قاتلین؛ پنداشتهای قاتل فقط کسی است که کشته است و بدان مبادرت کرده است؟ آیا نشنیدهای خداوند میفرماید: «پیامبرانی پیش از من برایتان آمدند و دلایل روشن و آنچه را گفتید آوردند، پس چرا آنان را کشتید اگر راست میگویید؟!» کدامین پیامبر را در زمان محمد(ص) کشتند، در حالی که میان وی و عیسی(ع) پیامبری نبود؟ مقصود آن است که از کشتن پیامبران راضی بودند، از این رو جزء قاتلان بهشمار آمدند.
تعمیم حجت در آغاز بحث خواندیم خداوند یهودیان معاصر رسول الله را با عمل پدرانشان مرتبط دانست و چون از رسول خدا خواستند یک قربانی بیاورد که صاعقه آسمانی آن را بسوزاند تا ایمان آورند، کار پدران را حجتی علیه آنان آورد و از پیامبرانی نام برد که پیش از رسول خدا با دلایل روشن و اینگونه قربانی آمدند، اما یهودیان آنان را کشتند و ایمان نیاوردند [یعنی به همان دلیل که پدران ایمان نیاوردند و عذاب شدند، شما نیز ایمان نمیآوردید و عذاب خواهید شد، و این تعمیم دلیل است.
(32) این نتایج و آثار به موجب سنن خداوند (که حتمی است و به فرمان خدا واقع میشود) در زندگی مردم نقش دارد و فقط کنندگان کار و حاضران را در بر نمیگیرد، بلکه شامل غایبان نیز میشود، اگر بدان خشنود یا ناخشنود باشند.
آنان پیوسته اسیر بدبختی و ذلت شدند، از آن رو که به آیات خدا کافر شده و پیامبران را به ناحق کشتند، نافرمانی و ستمگری، کار همیشه آنها بود!» بدون تردید کیفر (که سنت الهی است) ویژه یهودیانی نیست که دست به قتل پیامبران زدند بلکه نسل آنان (هر کجا که باشند) به دلیل تعمیم جزء مصادیق عذاب شوندگانند."