چکیده:
وحید قزوینی که امروزه شهرت چندانی ندارد، از شاعران، نویسندگان، مورخان و سیاستمداران معروف دوره صفوی است. در میان مجموعه اشعار او که شمار آنها را بیش از سی هزار دانستهاند، چند مثنوی نیز هست، از جمله مثنوی قابل توجه «خلوت راز» که این مقاله با نگاهی سبکشناسی به بررسی آن پرداخته است. بررسی این مثنوی نشان میدهد که وحید شاعری تواناست و بهویژه از قدرت تخیل بالایی برخوردار است و همین زمینه ای شده تا شعر او سرشار از انواع صور خیال و مضمونسازیهای بکر و بدیع باشد. او بر زبان نیز تسلط قابل توجهی دارد و پیآمد آن ترکیبسازیهای بسیار و برجسته در شعر اوست، او مانند دیگر شاعران سبک هندی به لغات و مضامین عامیانه نیز توجه بسیار داشته است و بسی از واژه ها و باورها و آداب و رسوم عامیانه را در شعر او میتوان دید. با آموزههای عرفانی نیز سر و کار داشته و همین، مثنوی او را رنگی از عرفان و اخلاق نیز بخشیده است.
خلاصه ماشینی:
او بر زبان نیز تسلط قابل توجهی دارد و پی̂Hمد آن ترکیب سازیهای بسیار و برجسته در شعر اوست ، او مانند دیگر شاعران سبک هندی به لغات و مضامین عامیانه نیـز توجـه بسـیار داشته است و بسی از واژه ها و باورها و آداب و رسوم عامیانه را در شعر او میتوان دید.
در درجـة اول بایـد شناختی از شاعر این مثنوی ، یعنی وحید قزوینی داشت و دید براستی وحید قزوینی در تاریخ ایران که بوده و چه جایگاهی داشته ، پس از آن لازم است بررسی شود کـه در میان آثار وی ، مثنوی خلوت راز چه ویژگیهایی دارد و اساسا شاعر در این مثنـوی به چه مسائلی پرداخته است و سبک شخصی کار وی چگونه است .
از ویژگیهـای مهـم کلام وحید در خصوص قافیه یکی استفاده از اختیارات شاعری در این زمینه است همچـون قافیة معموله ، نظیر قافیه های "حیات " و "اصلات " در بیت زیر: گشــته ای چــون غریــق آب حیــات چـــون ازآن آگهـــی نشـــد اصـــلات (١٣٧٠) و یا بضرورت هم قافیه شدن «نو» با «او»: مــــی کنــــد آردرزق کهنــــه و نــــو صـــبح چـــون گـــرد آسیاســـت در او(٧٦) همچنین استفاده از ردالقافیه ؛ البته در مثنوی ردالقافیه وجود ندارد اما در این مثنوی به شکل غزل مدام در دو بیت پیاپی قافیه ها تکرار شده اند و ردالقافیه گونه ای را پدید آورده اند، همچون : کـــــرده پیونـــــد باغبـــــان کـــــرم لالــــه را بــــا گــــل صــــباح بــــه هــــم اوســـت صـــورت نگـــار لـــوح عـــدم کــــه بــــود آســــمانش خــــوان کــــرم (١١٣و ١١٤) نیز در ابیات : ١٥١-١٥٢، ٢٧٦-٢٧٧، ١١٧-١١٨ و ...