چکیده:
ایهام، یکی از مهمترین امکانات زبان شعریست. این صنعت بدیعی را از انواع هنجارگریزیهای معنایی میدانند که در محور همنشینی و مجاورت که مبتنی بر ترکیب است، بوجود می آید و کلام را با ابهام که از عناصر مهم زبان ادبی است، پیوند میدهد.
این مقاله، نتیجه مطالعه کامل غزلهای سعدی و استخراج کاربرد انواع ایهام در آنهاست. در این مقاله با استفاده از نمودار، میزان و چگونگی کاربرد انواع ایهام (سبک شاعر در ایهام سازی) در غزلیات سعدی، نشان داده شده است. همچنین تصریح شده است که سعدی برغم آنکه شاعری رک گوست و مکنونات قلبی خود را شفاف بیان میکند، نمیتواند یکی از بزرگترین امکانات زبان شعری را که با ایهام پیوند دارد، نادیده بگیرد و از نقش زیبایی آفرینی ادبی ایهام، چشم پوشی کند. موید این ادعا،نمونه هایی از همه انواع ایهامست که در سراسر غزلیات این شاعر پرآوازه میتوان دید.
خلاصه ماشینی:
اکنون هر یک از گونه های ایهام را در غزلیات سعدی مورد بررسی قرار میدهیم : ١ـ ایهام تناسب : ١ـ ١ـ نوع آشنای ایهام تناسب ، چنان که در کتابهای بلاغی به آن اشاره رفته اسـت ، آن است که واژه ، دو معنا داشته باشد؛ اما سخنور تنها یک معنی آن را به کار گرفته باشد.
(کزازی ، ١٣٧٣: ١٣٧)؛ بسامد بکارگیری این نوع ایهام تناسب در غزلیات سعدی ، بسیار بالاست و در اینجا به بیـان چند نمونه ، بسنده کرده و برخی دیگر را با ذکر شمارة بیت به خوانندگان ارجاع میدهیم : چون شبنم ، اوفتاده بدم پـیش آفتـاب مهرم به جان رسیدوبه عیوق بـرشـدم (٣/٣٧٤) 1 شاعر در این بیت ، «مهر» را به معنی «عشق و محبت » به کار گرفتـه اسـت ؛ امـا معنـی «خورشید» که خواست شاعر نیست ، با «عیوق »، ایهام تناسب میسازد؛ از آن رو که هر دوی آنان از سیارات فلکی هستند.
١ـ٢ـ ایهام تناسب ، شکل دیگری نیز دارد که در کتابهای بدیع ، چنـدان بـدان پرداختـه نشده است ؛ و آن ، چنان است که شاعر دو یا چند واژة دو معنایی به کـار میبـرد کـه از هـر واژه ، فقط یک معنی در شعر مطرح است ؛ اما معنای دوم واژه ها با هم تناسب دارند.
این نوع ایهـام کـه بعضی آن را از انواع ایهام تناسب دانسته اند، بعد از ایهام تناسـب و ایهـام عکـس ، بیشـترین کاربرد را در غزلیات سعدی دارد (نمودار شمارة ١) از جمله : آخــر نــه مــنم تنهــا در بادیــة ســودا عشق لب شیرینت ، بس شور برانگیزد(٤/١٨٧) چنانکه ملاحظه میشود، «شور» در این بیت به معنی «هیجان » به کار رفته است ؛ اما در معنی «مزة شور» که در کلام حاضر نیست ، با «شیرین » ایهام تضاد ساخته است .