چکیده:
مقاله حاضر به تحلیل یکی از ساختهای فراموش¬شده و برجسته تشبیهی در ادب و بلاغت پارسی میپردازد. در این پژوهش ویژگیهای تصویری و زبانی، کارکرد¬های هنری و زیبایی-شناختی، پیشینه¬ و سیر تحول، دلیل عدم احصای این ساخت و نیز چگونگی تجلّی آن در کتابهای بلاغت، مورد تحقیق و تحلیل قرار گرفته است. با توجه به اینکه این نوع تشبیه تاکنون ناشناخته بوده¬، عجالتا عنوان «تشبیه وصفی» برای آن برگزیده شده¬است. تشبیه وصفی دارای ساختهای متنوع و کارکردهای هنری برجسته¬ای است که خود بر گستره کاربرد آن می¬افزاید. از آنجا که نقطه کمال و اوج لطافت تشبیه وصفی در شعر خاقانی است، این جستار برپایه قصاید او انجام گرفته است.
خلاصه ماشینی:
ایشان در تحلیل تصاویر شعری منوچهری چنین می آورند: نوعی از تصویر در دیوان او به طور مشخصی دیده میشود که فقط در شاهنامه و گاه به طور اتفاقی در شعر گویندگان دیگر دیده میشود و آن تصویری است که بدون کمک گرفتن از خیال ، یعنـی اسـتعاره و کنایـه و تشبیه و صور مجـاز، بـه وجـود آمـده و در حقیقـت بـا هنـر خاصـی از راه ترکیـب صـفتها Epithet ساخته شده و او در بسیاری از وصفهای خود این گونه تصویرها می سازد، از جملـه در این وصف اسب : یوزجست و رنگ خیز و گرگ پوی و غرم تک ببرجه آهو دو و روباه حیله گوردن رام زین و خوش عنان و کش خرام و تیزگام شخ نورد و راه جوی و سیل بر و کوهکن (صورخیال در شعر فارسی ، شفیعی کدکنی : ص ٥٢٤) همچنانکه مشاهده میشود، بیت اول مصداق دقیق آن ساخت تشبیهی است که ما آن را تشبیه وصفی نامیده ایم ؛ اما مصراع دوم مصداق تشبیه وصـفی نیسـت ؛ زیـرا اساسـا تصـویر نیست ، چون در تشبیهات صفتی بیت اول ، رکـن اول تشـبیه وصـفی (موصـوف یـا مشـبه ) محذوف است و تنها رکن دوم آن ، صفت مرکب (= مشبه به + وجه شبه )، ذکر شده استاد آن را صفت گرفته و با مصراع دوم یکسان دانسته اند.