چکیده:
سبک شعری سده¬های سوم تا پنجم هجری به سبب انتساب به دربارهای پادشاهی و استفاده شاعران از سازهای گوناگون هنگام قرائت شعر، از موسیقی¬ و تناسبات لفظی سرشار است. در این میان وجود موازنه به عنوان یکی از مهمترین عناصر ایقاعی در شعر بسیار بدیهی است. در دو قرن سوم و چهارم موازنه در شعر شاعران رواج تام دارد، اما هنوز از ترصیع خبری نیست. در قرن پنجم ترصیع به شکل آمیخته با موازنه سبب افزایش موسیقی کلام میگردد و از قرن ششم به بعد کم¬کم ترصیع کامل شکل میگیرد.
نزد بدیع نگارانی همچون عمر رادویانی موازنه، صنعتی است ناآشنا، بگونه¬ای که وی با عنوان ترصیع و تعریف موازنه، شواهد موازنه و ترصیع را آمیخته ذکر میکند؛ اما در قرنهای ششم و هفتم نزد رشیدالدین وطواط و شمس قیس رازی، این دو صنعت کاملا بصورت تفکیک شده معرفی میشوند.
با توجه به اینکه تکامل ترصیع و موازنه در شعر سده¬های سوم تا پنجم هجری از ویژگیهای سبکی آن دوران بشمارست، در این مقاله با بررسی شعر مهمترین و سبکسازترین شاعران آن عصر، این روند تکامل را بررسی و تحلیل کرده¬ایم.
خلاصه ماشینی:
نمونه های «ترصیع کامل » را به عنوان ویژگی رایج سبکی ، از اواخر قـرن پـنجم و اوایـل قرن ششم در آثار شعرای فارسی زبان شاهدیم ؛ به عنوان نمونه : هــم از گــوهر گزیــده هــم ز اختــر هــــم از منظــــر ســــتوده هــــم ز مخبــــر (ویس و رامین ، بخش ٦، بیت ٦) امــل گویــد کــه آمــد رهبــر مــن اجـل گویـد کـه آمـد خنجـر مـن (همـان ، بیـت ٢٠) تــو شــیرینی و گفتــار تــو شــیرین تو نوشینی و دیدار تو نوشین (همـان ،بخش ٤٠،بیـت ٢٨) هرکجا ماهی است یا ساقی است یا دربان تو را هرکجا شاهی است یا بندی است یا مهمان تو را (دیوان قطران ،در مدح ابوالحسن علی لشگری ، بیت ٢) بنابراین با آنکه موازنه را باید سبک عمومی و گفتمان مسلط (dominant discours) قرون آغـازین رواج شـعر در ایـران بـه شـمار آورد، امـا هنـوز در آن دوران عنصـری اسـت ناشناخته و حد و مرز آن با ترصیع درآمیخته است .
وطواط نمونه ای از خود به عنوان شاهد آورده و شمس قیس رازی نیز همـان را از وطـواط نقـل کـرده اسـت و هـر دو تصریح کرده اندکه این قصیده تـا آخـر، ایـن صـنعت را داراسـت ، در حالیکـه در بیـت دوم ، «نعیم » و «جلال » در حرف آخر یکسان نیستند: ای منـــور بـــه تــــو نجـــوم جمـــال وی مقـــرر بــــه تـــو رســـوم کمـــال ٢ بوستانیســــت صــــدر تــــو ز نعــــیم وآسمانیســـــت قـــــدر تـــــو ز جـــــلال ١ - آن بیت این است : شـــکر شکنســـت یـــا ســـخن گـــوی منســـت عنبـــــر ذقنســـــت یـــــا ســـــمن بـــــوی منســـــت (ترجمان البلاغه ، ص ١٢٥) ٢ - شمس الدین فخری اصفهانی که در سده ٧-٨ ق می زیسته و کتاب معیار جمالی و مفتاح ابواسحاقی را در سه علم عروض ، قوافی و بدایع الصنایع نگاشته است ، ذیل مدخل ترصیع همین ابیات وطواط را آورده و در تعریض به وطواط نوشته است کـه : «در ایـن مصـرع ، خطایی هست عظیم فاحش است .