چکیده:
یکی از ویژگیهای برجسته سبکی در بدیع شعر خاقانی، بهره¬گیری از ایهام است و دیگر ویژگی سبکی شناخته¬شده او بهره¬گیری از اصطلاحات و واژه¬های ویژه دانشهای گوناگون است که در آن میان دانش موسیقی نمودی نمایان دارد. پرسش بنیادین ما این است که کاربرد اصطلاحات دانش موسیقی تا چه اندازه در ایهامهای شعر او نقش داشته است و دیگر اینکه چند و چون کار خاقانی تا چه اندازه با شعر حافظ که آن نیز، هم از دانش موسیقی و هم از ایهام بهره بسیار دارد، سنجیدنیست. برای رسیدن به این پاسخ، ایهامهای موسیقایی ویژه شعر خاقانی و واژه-های ایهام¬ساز مشترک در دیوان خاقانی و حافظ در این جستار با روش آماری بررسی و دسته-بندی شده¬اند.
خلاصه ماشینی:
نشانة «/» برای دسته بندی پایه های ایهام بکـار رفتـه یعنـی برای نمونه «گاو، افسار/ خر» یعنی در بیت خاقانی ، دو واژة گاو و افسار (کـه در یـک دسـتة معنایی میگنجند و ایهامی میان آن دو نیست ) با خر (که معنی حاضر آن در شـعر خاقـانی ، خرک سازست ) در معنی غایب آن (جانور شناخته شده ) ایهام تناسب میسازند؛ یا «برداشتن / برداشت / فرود» به این معنیست که هر یک از سه واژة یادشده با دو واژة دیگر ایهام تناسـب میسازد: آهنگ / قفل رومی مرغ تیزآهنگ لختی پرفشاند چون عمود زرفشان بنمود صبح قفل رومی برگرفت از درج روز چون کلید هندوان بنمود صبح (ص ٤٧٢) معنی غایب و موسیقایی قفل رومی ، نام لحن پانزدهم باربدست .
نمونـه هـای دیگری هم از این کاربرد میتوان آورد اما از آنجا که ارزش چندانی در این تبـادر نیسـت بـه آوردن یک بیت دیگر بسنده می کنیم که در آن میان نی و نوا ایهام تبادری دور هست : نی نی از بند اجل کس به نوا بازنرست کار کافتاد چه در بند نوایید همه (ص ٤٠٨) واژه های ایهام ساز مشترک در دیوان خاقانی و حافظ پرده : خاقانی بارها پرده را به معنی غیر موسیقایی بکار برده و میان معنـی غایـب آن واژه و واژه های دیگر سرودة خود ایهام تناسب پدید آورده است : ١.
با دستان غم تو میسازم گر ناز تو زخمه درنیفزاید (دیوان خاقانی : ص٥٨٠) در بیت زیر که دارای جناس تام است دستان هم به معنی موسـیقایی و هـم بـه معنـی نیرنگ بکار رفته و میان این دو با یکدیگر و نیز میـان هـر یـک از ایـن دو بـا دسـت ایهـام تناسبی پدید آمده : ٢.