چکیده:
در محیط تجارت کنونی استفاده صحیح از رویکردهای نوین حسابداری مدیریت، که شرکتها را در دستیابی بهتر به اهداف و کسب مزیتهای رقابتی یاری کند، الزامی است. همچنین تجدید ارائه صورتهای مالی به صورت صریح و شفاف حکایت از قابل اتکا نبودن صورتهای مالی دورههای گذشته ، پایین بودن کیفیت گزارشگری و عدم تحقق پیش بینیها و اهداف شرکتها دارد.لذا پژوهش حاضر به دنبال بررسی انگیزههای تجدید ارائه با توجه به مرحله تکامل حسابداری مدیریت است.ازاین رو پس از پیگیری های مکرر 60 پرسش نامه توسط شرکتها تکمیل شد که به همراه اطلاعات صورتهای مالی سالهای 1393- 1394 شرکتهای پاسخ دهنده، با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان میدهد که اثر بکارگیری ابزارهای نوین حسابداری مدیریت بر تجدید ارائه صورتهای مالی منفی و برابر 13/0 است. همچنین شرکتهای مرحله اول تکامل به دلیل عدم تحقق اهداف پیش بینی شده، همگی صورتهای مالی خود را تجدید ارائه میکنند، اما شرکتهای مرحله چهارم تکامل در تجدید ارائههای صورتهای مالی خود انگیزههای غیرفرصت طلبانه دارند. لذا می توان گفت بکارگیری ابزارهای حسابداری مبتنی بر خلق ارزش می تواند باعث کاهش تعداد تجدید ارائه ها و تغییر انگیزه تجدیدارائهها از فرصت طلبانه به غیر فرصت طلبانه شود. همچنین متغیرهای کیفیت حسابرسی و نرخ موثر مالیاتی؛میزان اثرگذاری ابزارهای حسابداری مدیریت برتجدید ارائه را تعدیل می کند.
خلاصه ماشینی:
اکثر ابزار های حسابداری مدیریت بر روی مدیریت هزینه تاثیر میگذارد؛ و از طرفی نیز طبق فلسفه مراحل چهارگانه تکامل حسابداری مدیریت هر چه مراحل تکامل بالاتر می رودشرکتها به دنبال کاهش اتلاف منابع و ایجاد ارزش از طریق استفاده اثربخش از منابع هستند در نتیجه شرکتها قاعدتا نباید مشکلی بابت سودآوری، نقدینگی ،تمایلی به انجام عملیات متقلبانه برای تحقق انتظارات و پیش بینی بازار داشته باشند اما تحقیقات ثقفی و جمالپوریان (1389) نشان می دهد که 82% از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران صورت های مالی خود را تجدید ارائه کردند پس این فرض وجود دارد که احتمالا تجدید ارائه دراین شرکت ها با انگیزه های دیگری انجام می شود.
بطور مشابه در ایران تحقیقات حساس یگانه و همکاران (1390) در بررسی مراحل تکامل حسابداری مدیریت در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار نشان می دهد که 73 ٪ از شرکت های منتخب در مرحله اول، 51 ٪ در مرحله دوم، 45٪ در مرحله سوم و 15 ٪ در مرحله چهارم قرار دارند و همچنین به این نتیجه رسیدند که تهیه اطلاعات برای گزارش های مالی سالانه، تخصیص و کنترل هزینه ها موضوعاتی هستند که در شرکت های مورد مطالعه، بیشتر و مواردی چون مدیریت ریسک، تصمیم گیری استراتژیک و برنامه ریزی کمتر مورد توجه قرار گرفته اند.