چکیده:
شرح لایبنیتس از ادراک حسی برای درک سنت استتیک عقلگرایانۀ آلمانی در قرن هجدهم بسیار حایز اهمیت است. تأملات او در این باب چارچوبی دکارتی دارد و برای دیدگاههای او دربارۀ تجربۀ استتیکی بسیار کانونی است. او با توجه به ماهیت واضح ولی مغشوش ادراک حسی، مفهوم کمال و لذت را تبیین میکند و از همین معبر ره به تعریف زیبایی میبرد. کمال عبارت است از نیرو یا توانایی متحدساختن ویژگیهای کثیر در یک ویژگی؛ لذت، از نظر او، عبارت است از احساس کمال در اشیا؛ زیبایی هم نزد او همانا تعمق یا تأمل بر امری لذتبخش یا خوشایند، یا کمال شیء است. در این مقاله قصد داریم پس از بررسی اهمیت لایبنیتس در استتیک آلمان، ماهیت ادراک حسی نزد او، و سپس رابطۀ آن را با تجربۀ استتیکی، کمال، لذت و زیبایی در سپهر استتیک او بکاویم و در اخر هم نقد و نظری بر استتیک او داشته باشیم.
خلاصه ماشینی:
در اين مقاله قصد داريم پس از بررسي اهميت لايب - نيتس در استتيک آلمان ، ماهيت ادراک حسي نزد او، و سپس رابطۀ آن را با تجربۀ استتيکي، کمال ، لذت و زيبايي در سپهر استتيک او بکاويم و در اخر هم نقد و نظري بر استتيک او داشته باشيم .
از يک سو، اگرچه کيفيات حسي مغشوش اند ولي چنين تجربه اي هنوز بينش هايي را نسبت به خود واقعيت (يا اسباب و علل شان ) عرضه ميدارند؛ به واقع ، بر اساس واژگان لايب نيتسي، اين تجربه نيز هم چون هر تجربۀ حسي ديگري بياني از علت خود است و لذا شباهتي صوري با آن دارد.
٨ لذا لايب نيتس در رسالۀ پژوهش هاي جديد در فهم بشر (New Essays on Human Understanding) بيان ميدارد: متناقض است اگر بخواهيم اين تصاوير مغشوش پايدار باشند اما عناصرشان را بتوان توسط خود تخيل تميز داد.
p :٢٠٠٩ ,Beiser) اين دو آموزة ناظر به تأييد و داير به انکار پديدة Je ne sais quoi با هم در تنش هستند، زيرا اگر لذت استتيکي عليالاصول تماما قابل تحويل به لذت معقول باشد، طبق اظهارات ضمني لايب نيتس ، ديگر جايي براي پديده اي که منشاء لذات حسي دانسته ميشود، باقي نخواهد ماند.
Loemker, 2nd edn, (Dordrecht: D.