خلاصه ماشینی:
"این زعامت چگونه زعامتی بود، آیا از نوع «ولایت سیاسی و حکومت بر امت» بود و یا از نوع «ریاست معنوی رهبران مذهبی بر پیروان»شان؟ اگر از نوع ولایت سیاسی و حکومت بود، آیا از وحی و تعالیم دینی سرچشمه میگرفت یا ریشه مدنی و عرفی داشت و مردم با انتخاب خود، حکومت بر خویش را به پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم واگذار کرده بودند؟ همه متفکران مسلمان، در گذشته و بیشتر آنان در روزگار معاصر، بر این باور بوده و هستند که پیامبر خدادر آن عصر اقدام به تأسیس حکومت اسلامی، به مرکزیت مدینه نمود و افزون بر تبلیغ و هدایت مردم، ولایت و سرپرستی جامعه اسلامی را نیز برعهده گرفت.
» (3) این نظریه هر چند در طول تاریخ مورد پذیرش عالمان و متفکران مذاهب اسلامی بوده است، ولی در قرن اخیر، شماری از روشنفکران مسلمان با تأثیرپذیری از شعار جدایی دین از سیاست در غرب، از زعامت پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم تحلیلها و دیدگاههای دیگری ارائه کردهاند که نتیجه آن تفکیک رسالت از حکومت است.
حائری یزدی، پیشین، ص153 «مهدی بازرگان»، نخست وزیر دولت موقت جمهوری اسلامی ایران نیز، پس از آنکه از سوی امام خمینی قدسسره کنار گذاشته شد، از تفکیک دین و سیاست سخن گفت و آخرت و خدا را تنها هدف بعثت پیامبران از جمله پیامبر اسلام دانست و در توجیه کارهای حکومتی پیامبران و نیز حکومت پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم یاد آور شد که هرچند تعلیمات پیامبر در ابعاد غیر رسالت خود ارزنده و بسیار ممتاز است ولی جزو دین و شریعت به شمار نمیآمده است."