چکیده:
مرثیه و سوگسرود، بازتاب شعری و ادبی شاعران با چند و چون مرگ است؛ مرگی که نه تنها
پایان زندگی نیست بلکه گویای بخش نهانی در سیر کمال انسانی است. در داستانهای منظوم
پارسی شاعران کوشیدهاند تا مرگ را مورد بازشناسی قراردهند و نقش انسان را در برابر آن توضیح
دهند و خویشکاری او را مشخص نمایند. در ادب حماسی از آنجا که مرگ قهرمانان داستان بیشتر
در میدان جنگ رخ میدهد، رنگ و نمود پهلوانی و عبرتآموز به خود میگیرد و قهرمان در برابر
مرگ چارهای جز تسلیم شدن ندارد از اینرو نشان میدهد که مرگ را با آغوش باز پذیرفتهاست و
از این جهت است که توصیفات و بلاغت در صحنههای سوگواری، در گرو سربلندی و آزادی قهرمان
حماسه است و با چنین شیوهای است که فردوسی در سوگسرودهای خود، بابی تازه در مرثیههای
داستانی میگشاید. در ادب منظوم بزمی مرگ چهرهای متفاوت از شکل و شمایل حماسی آن
یافتهاست. به سخن دیگر اگرچه مفهوم و دغدغه مرگ در تمام انواع ادبی فارسی به پشتوانههای
دور و دیر مشترک اشاره دارد ولی در جلوههای هنری راه و آیینهای متفاوتی پیدا کردهاست. در این
میان نظامی هم یکی از برجستهترین شاعران این عرصه بودهاست و مشترکات تصویری و مضمونی
در سوگسرودهای شاعران پس از او گویای همین توجه سبکی به نظامی بودهاست. در مجموع
میتوان گفت که فردوسی و نظامی، سبکی ویژهای در مرثیهسرایی داستانی فارسی گشودهاند. مقاله
حاضر تلاشی است برای نشان دادن ابعاد هنری و سبکی مراثی داستانی در شعر فارسی.
خلاصه ماشینی:
گونه های سبکی در مرثیه سرایی فارسی چکیده مرثیه و سوگ سرود، بازتاب شعری و ادبی شاعران با چند و چون مرگ است ؛ مرگی که نه تنها پایان زندگی نیست بلکه گویای بخش نهانی در سیر کمال انسانی است .
نصرالله امامی در کتاب «مرثیه سرایی در ادبیات فارسی»مرثیه را چنین تعریف میکند: «رثاء و مرثیه بر اشعاری اطلاق میشود که در ماتم گذشتگان و تعزیت خویشاوندان و یاران و اظهار تأسف و تألم بر مرگ سلاطین و صدور و اعیان و سران قوم و ذکر مصائب پیشوایان دین و ائمه اطهار (ع ) مخصوصا حضرت سیدالشهداء (ع ) و شهدای کربلا (ع ) و شمردن مناقب و فضایل و مکارم و تجلیل از مقام و منزلت شخص متوفی و بزرگ نشان دادن واقعه و تعظیم مصیبت و دعوت ماتم زدگان به صبر و سکون و معانی دیگری از این قبیل سروده شده است .
(کلیات ،سعدی:ص ٧٥٨) سوگ سرودها را با توجه به نوع مخاطب میتوان به گونه های زیر بخش بندی کرد: الف -سوگ فرزند ب -سوگ حاکمان و وزرا ج -سوگ دیگران الف -سوگ فرزند: شاعران بخشی از سوگ سرودهای خود را در مرگ فرزندانشان سروده اند، کلام این شاعران در سوگ فرزندانشان حاوی جوهر عاطفی دیگری است که در دیگر سرودهای آنان یافت نمیشود.
» (مرثیه سرایی در ادبیات فارسی ایران ، امامی:ص ٧٩) بار عاطفی این گونه سوگ سرودها با توجه به مثبت یا منفی بودن شخصیت ها متفاوت است ؛ چنانکه فردوسی در شاهنامه وقتی از مرگ پهلوانان ایرانی یاد میکند با آن هنگام که از مرگ پهلوانان تورانی سخن میگوید، متفاوت است .