چکیده:
شعر امروز ایران در حال طی کردن مرحله گذر و به عبارت دیگر در حال دگردیسی است. اگر شعر امروز را تداوم زاینده و پوینده شعر کهن بدانیم، این شعر حتی در سرکشترین حالات هم دنباله رو شعر سنتی و کهن است. اما تحولات صنعتی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و ... خواه ناخواه تاثیرگذار است. ادبیات به عنوان کاربردیترین هنر،متاثر از این تحولات است و بیشک شاعر انقلاب در هر یک از زمینههای شعری با نو شدن و نوآفریدن گرایش ذاتی داشته است. آنچه در شعر انقلاب عامل اصلی تحولات لفظی و معنایی در قالب است روی آوری شعرا به بیان مسایل تعلیمی، اخلاقی و ارزشی است که استفاده از آنها به ناچار شاعر را به سوی دگردیسی در ساختار، واژگان، زبان، صور خیال، اندیشه و قالب شعر پیش برده است.در این مقاله از عوامل تحول ساز در زمینه ساختار یکی از قالبهای رایج شعر انقلاب، یعنی غزل سخن به میان میآید. از میان قالبهای سنّتی، غزل بیشترین کاربرد را در شعر انقلاب داشته و حجم غزلهای سروده شده نسبت به قالبهای دیگر بیشتر است. نوآوری شاعران این دوره در غزلسرایی، غزل این دوره را با ویژگیهایی همراه کرده است که در این مقاله به آنها اشاره خواهد شد.
خلاصه ماشینی:
نگاه به انسان و جهان و حرکت در قلمرو اندیشه ها و مضامین مذهبی و بهره گیری از عناصر تعلیمی و اخلاقی بگونه ای در شعر انقلاب دیده میشود که هرگز تا این گستردگی و عمق چه در سروده های قبل از انقلاب و چه دوره های دوردست ادبیات ما سابقه نداشته است .
به عبارت دیگر شاعر آن قدر سرگرم هنرنمایی است که به فریب موسیقی کلام و آهنگ صحیح ، از آوردن شکل صحیح لفظی قافیه غافل میماند: تو حجـم بسـتۀ رازی اگـــر درسـت بگـویم تــــــو ارتفاع نمازی اگـــر درسـت بگـویم تو عقل سرخ شبها تو فـــصل سـبز نیـازی تو شرح گلشن رازی اگــر درسـت بگـــویم دلا به حال تو افسـوس میخـورم کـه نرفتـی تویی به ماندن «راضی» اگر درسـت بگــویم « تنفس صبح ،٧٤» و نیز قافیه کردن مرز با«فراتر» و طرز، هرزه ، تنها در تلفظ هماهنگ به نظر میرسد وگرنه عیب آشکار است : هر جا که سـوزدم همه در«مرز» بودن است کـو مرز تازه ای که «فراتر» ز بـــودن اسـت کــو عمـــر خضر؟ رو طلب مرگ سرخ کـن کاین شیوه جاودانه ترین «طرز» بودن اسـت هـان ای گیاه هرزه که بــــا لاله همـــدمی روخار باش ، خـار به از«هرزه » بـودن اسـت « پای فوارة نخل ، ٩» - تکرار بیت یا مصرع در طول شعر برخی از تحلیلگران عنوان ، «تسامح » را برای پاره ای از سنت شکنیهای قالب کهن بیان کرده اند.
(پاهی دلم برای خودم تنگ میشود،بهمنی،٥٦) نتیجه شعر انقلاب هر چند عمدتا در حوزه قالبهای شناخته شده کلاسیک و نو حرکت کرده است اما فضاهایی تازه و درون مایه ای متفاوت با پیشینه ریشه دار خویش آفریده است .