چکیده:
شعر موفق شعریست که همه اجزای تشکیل دهنده آن در خدمت یکدیگر و در جهت انتقال معنا و اندیشه مورد نظر باشد. صامتها و مصوتهای سازنده کلام بایستی سنجیده و دقیق بکار روند تا بتوانند در کنار تاثیر شنیداری، منتقل کننده مفاهم مورد نظر شاعر باشند.
تصویر از عناصر مهم شعری است که علاوهبر غنی کردن تخیل شعر، زیربنای عاطفی و اندیشگانی شعر را استوار میکند. تصاویر بر مدار تخیل استوارند و بکمک واژهها نقش خود را ترسیم میکنند. در این میان اگر شاعر بتواند واژهها را بهگزین و در کنار هم چیدمان کند، انتقال تصاویر به نحو شایستهتری صورت میگیرد. وضوح نقش کلیدی واژهها در ترسیم تصاویر تا آنجاییست که ما را از توضیح و تفسیر بیشتر بینیاز میکند.
در این مقاله با بررسی کارکرد و نقش موسیقیایی واژهها و پیوند آنها با تصاویر شعری، در سرودههای مصطفی رحماندوست، اهمیت این کارکرد سنجیده میشود و مورد نقد و تحلیل قرار میگیرد.
خلاصه ماشینی:
تصویر در شعر کودک با توجه به کشش ذهنی و قدرت و ظرفیت کودک، برای پذیرش و درک صنایع و تصاویر شعری، تسلط شاعر به ذهن و زبان کودک میتواند موجب خلق و ترسیم تصاویری شود که هم تخیل و برجستگی هنری لازم را در شعرها ایجاد میکنند و هم به دور از تکلف و پیچیدگی باشند؛ از میان صورخیال ، آنچه در مجموعه های شعری بیشتر شاعران کودک یافت میشود، تشخیص ، تشبیهات ساده و حسی، استعاره و تا حدی حس آمیزی است .
در این بیت ها شاعر توانسته است به کمک موسیقی و پیوند میان واژه ها، شکل ظاهری انار را توصیف کند و با استفاده از قیدها و صفت هایی که حالت و چگونگی قرار گرفتن دانه های انار را نشان میدهند(: دسته به دسته ، نظم و ترتیب ، خوشرنگ و رخشان )، وصف ساده و ملموسی را ارائه داده است .
همان گونه که دیده میشود در این بیت ها جز آرایۀ آنیمیسم (جاندار انگاری) در بیت سوم آرایۀ دیگری وجود ندارد و شاعر تنها به وسیلۀ چیدمان مناسب واژه ها در ایجاد موسیقی درونی و پیوند و مراعات نظیری که میان واژه های «پر، پرید، پروانه و پرپر زنان » و «گل ، زیبا، سرخ رنگ » وجود دارد و ارتباط معنایی میان «گل گفتن و گل شنیدن »، در بخش موسیقی معنوی توانسته است تصاویر مینیاتوری این شعر را ترسیم کند.