چکیده:
با وجود اینکه در ارتباط با تصوف اسلامی و مشایخ عرفانی تحقیقات بسیاری صورت گرفته و بعضی از دقایق و حقایق عرفان اسلامی تبیین شده ، اما هنوز بسیاری از زوایای تاریخ عرفان اسلامی و احوال مشایخ پوشیده مانده است . هرچند منابع تحقیق درباره ابعاد مختلف تاریخ و مبانی عرفان اسلامی و اهل معرفت محدود است ، اما میتوان با روشهای مناسب تحقیقی و رفتن به عمق مطالب بر جای مانده از گذشتگان ، از این منابع محدود، اطلاعات ارزشمند و در خور توجه بدست آورد. این پژوهش بر آنست تا با تامل و تعمق در حکایتی از ابوالحسین نوری به واقعیت محاکمه او دست یابد. بعد از بررسی زمان (احتمالا ٢٦٤ق )، مکان (بغداد) و بازیگران و شخصیتهای روایتها (نظیر ابوالحسین نوری، غلام خلیل ، خلیفه ، قاضی و غیره )، یافته اساسی پژوهش حاکی از آنست که اصل حکایت از لحاظ واقعیت اصالت دارد، هرچند که اعتبار برخی از روایتها قابل قبول نیست و تا حدود زیادی تحریف شده است . همچنین جدای از بیپراویی و سماجت ابوالحسین نوری که نمایان کننده ویژگی شخصیت وی است ، از جهت مرام فکری، صفت «ایثار» این عارف قابل توجه است و بعنوان یکی از مهمترین ابعاد فکری او در این حکایت برجسته است و میتوان آن را از اصول اساسی مکتب نوری دانست . وجود همین خصلت مهم بود که باعث بازتاب یافتن این حکایت در متون مختلف ، بویژه آثار صوفیان شد.
خلاصه ماشینی:
برای بغشور بنگرید به : ابوالقاسم ابن حوقل ، صور̈y الارض (دارالمکتبة الحیا̈y بیروت ، بیتا)، ص ۳۶۹ : حدود العالم ، به کوشش منوچهر ستوده (کتابخانه طهوری، تهران ۱۴۰۳ Ł/ ۱۳۶۳ ش / ۱۹۸۳ م )، ص ۶۱ و ۹۳: یاقوت حموی، معجم البلدان (بیروت : دارالصادر، ۱۳۴۴ Ł / ۱۹۶۵ م )، ج ۳ ص ۴۶۸ : مقدسی، احسن التقاسیم ، وضع مقدمته و هوامشه و فهارسه لدکتور محمد مخزوم (بیروت : دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ Ł / ۱۹۸۷ م )،۲۴۳ : و برای ابن البغوی بنگرید به : (ابی سعد عبدالکریم السمعانی، الانساب ، تقدیم و تعلیق عبدالله عمر البارودی (بیروت : دارالجنان ، ۱۴۰۸ Ł / ۱۹۸۸ م )، ج ۱، ص ۳۷۴ - ۳۷۶: عبدالرحمن الاسیوطی ، لب ˒ لباب (بیروت : دارالصادر، بی تا)، ص ۴۰: ابی الحسن علی بن الاثیر، اللباب (مصر: السعاد̈y، ۱۳۵۷ Ł)، ج ۱، ص ۱۳۳.
و همچنین طبق روایات حکایت و آنچه که پیداست ، خلیفه باید در بغداد بوده باشد، اما در آنزمان (دهه هفتاد قرن سوم هجری قمری) سامرا مرکز خلافت بوده و در سال ٢٨٠ق است که معتمد مرکز خلافت را دوباره به بغداد منتقل میکند (هر چند که از سال ٢٦٢ ق بدلیل تحریکات زنگیان و یعقوب لیث صفاری اهمیت خود را بدست الدین محمد ذهبی، میزان الاعتدال، تحقق علی محمد البحاوی (دارالمعرفة ، بیروت : بی تا)، ج ۱، ص ۱۴۱ - ۱۴۲: الاتابکی، ج ۳، ص ۷۲: بغدادی، ج ۵، ص ۷۸ - ۸۰: ذهبی، تاریخ الاسلام ، ج ۲۰، ص ۲۷۶ - ۲۷۸، ابن الکثیر، ج ۱۱، ص ۵۸.