چکیده:
در این مقاله. هدف اصلی تحقیق عبارتست از پژوهش درباره چیستی زبان دین از منظر مولوی در
کتاب مثنوی بر اساس دو نظریه اشتراک لفظی و اشتراک معنوی زبان دین با زبان عرف. ابتدا به
اختصار درباره ماهیت زبان و زبان دین» و با تفصیل بیشتر دربارة دو نظریه اشتراک لفظی و اشتراک
معنوی. مطالبی ارائه میشوند. سپس به بررسی آراء و دیدگاههای مولوی درباره زیان دین
میپردازیم. برای این مقصود.ء ذیل هر کدام از دو نظریه اشتراک لفظی و اشتراک معنوی, اشعار مورد
نظر از مثنوی را تفسیرء و دلایل نگارندگان برای توجیه چرایی تطبیق گفتار مولانا با نظریه مورد
اشاره را توضیح میدهیم. سپس نشان خواهیم داد نظریه اشتراک معنوی نسبت به اشتراک لفظی
جایگاه بالاتری را در مشنوی معنوی به خود اختصاص داده است. این تحقیق علاوه بر این که مارا
در درک و تفسیر بهتر اشعار مولوی یاری میکند. میتواند کمک نماید چگونگی تاثیرپذیری او از
نحلههای فکری پیش از خود. تاثیرگذاری وی بر نحلههای شعری و فکری بعدی, و همچنین نوع
نگاه مولوی به سایر آموزههای دینی» به ویژه آموزههای اعتقادی و کلامی» را بهتر درک کنیم.
The aim of this paper is to investigate Jalalu-’d-din Muhammad Mawlavi’s view in his Masnavi about the univocality or equivocality of religious language. We first briefly explain the main theories about the nature of religious language. Then, some paradigm examples of Masnavi in which Rumi has expressed his views about religious language will be interpreted. Finally, it will be shown that, according to Rumi, religious language should be considered as mainly univocal than equivocal. This research also helps us to understand how Mawlavi has been influenced by his predecessors, and moreover shows his influence over the later religious and theological doctrines.
خلاصه ماشینی:
Natural and Supernatural Knowledge of God, pp) یکی از براهین قدرتمند او چنین صورت بندی میشود: (٢٠٠٧ ,Hause, John Duns Scotus) فرض کنید شخص الف به یک مفهوم یقین دارد، اما در مورد برخی مفاهیم دیگر مشکوک است .
Labooy, Duns Scotus’ Univocity, p) بنا بر این ، اسکوتوس در عین پذیرش نظریه اشتراک معنوی، تاکید میکند از نظر متافیزیکی و هستیشناسانه ، خداوند هیچ اشتراکی با سایر موجودات ندارد.
زبان دین بمثابه مشترک لفظی با زبان عرف بیت ٧٦٤ ج ١: گــاو را رنــگ از بــرون و، مــرد را از درون جــو رنــگ ســرخ و زرد را١ بیت ٧٦٥ ج ١: رنگهــای نیــک از خــم صفاســت رنــگ زشــتان ، از ســیاهابۀ جفاســت بیت ٧٦٦ ج ١: صــبغه اللـــه ، نــام آن رنــگ لطیــف لعنــه اللـــه ، بــوی آن رنــگ کثیــف مولوی برای درک تفاوت انسانهایی که به قرب الهی رسیده اند با آنانیکه به چنین مقامی نائل نشده اند، در این اشعار تاکید میکند که نباید بعلائم ظاهری مثل رنگ چهره و بدن توجه کرد، زیرا اینها مشخصۀ شناخت حیوان است نه انسان .
اما تفسیر دیگر میتواند این باشد که وی همان معنای واقعی آیه را در نظر گرفته ، سپس برخی موجودات را از شمول آیه استثناء کرده است .
آن چه میخواهیم بر آن تاکید کنیم این است که مولوی در بیت فوق همان معنای ظاهری آیه را در نظر گرفته و خداوند را عالم به تمام جزئیات ماکان و مایکون دانسته است .
ارزیابی و جمع بندی با بررسی اشعار شش دفتر مثنوی این نتیجه بدست میآید که مولوی در ٨٥ بیت ، رویکرد اشتراک لفظی و در ٨٨ بیت ، رویکرد اشتراک معنوی را بعنوان نگاه خود به زبان دین انتخاب کرده است .