چکیده:
این نوشتار در نظر دارد به بررسی تاثیر جنگهای ادبی دهه چهل و پنجاه بر جریان مدرنیسم بپردازد. داستاننویسی در ایران از دهه بیست به بعد با تب و تاب اعتراضات اجتماعی درآمیخت و داستاننویسان خود را متعهد و ملزم به بازنمایی واقعیات اجتماعی میدانستند. تسلط ادبیات متعهد بر فضای داستاننویسی ایران تا دهه چهل ادامه پیدا کرد اما این فضای تک صدایی در دهه چهل شروع به تغییر کرد، نویسندگان جوان و پیشرو گرد هم آمدند و در شهرهای مختلف ایران به تشکیل انجمنهای ادبی متعددی دست زدند. تشکیل این انجمنهای ادبی اغلب با انتشار گاهنامههایی با عنوان جنگ(Miscellanea) همراه بود، از جمله: جنگ بازار، جنگ پارت، فلکالافلاک، جنگ هنر و ادبیات جنوب و... در این جنگها نویسندگان و مترجمان ایرانی به اهمیت تغییر در نگرش، زبان و فرم در ادبیات داستانی ایران اشاره کردند و علاوه بر چاپ مقالههایی درباره مدرنیسم و تمهیدات آن، کوشیدند با انتشار ترجمههایی از آثار مدرنیستی غرب و همچنین داستانهای کوتاه فارسی از نویسندگان مدرنیست ایران، جریان مدرنیسم در ادبیات داستانی ایران را جان دهند. جنگ اصفهان با در پیش گرفتن یک خط مشی واحد برای سالهای متمادی بر لزوم تغییر ادبیات داستانی سنتی ایران اصرار ورزیدند. برخی از مهمترین چهرههای ادبیات مدرنیستی ایران را میتوان در میان این حلقه دید، از جمله: هوشنگ گلشیری، بهرام صادقی، تقی مدرسی، ابوالحسن نجفی.
خلاصه ماشینی:
در این جنگها نویسندگان و مترجمان ایرانی به اهمیت تغییر در نگرش ، زبان و فرم در ادبیات داستانی ایران اشاره کردند و علاوه بر چاپ مقاله هایی درباره مدرنیســم و تمهیدات آن ، کوشــیدند با انتشــار ترجمه هایی از آثار مدرنیســتی غرب و همچنین داستان های کوتاه فارسی از نویسندگان مدرنیست ایران ، جریان مدرنیسم در ادبیات داستانی ایران را جان دهند.
اهمیت و تأثیر این جنگ ها در تحول ادبی، به ویژه در زمینۀ داستان نویسی، را میتوان ذیل سه حوزه دسته بندی کرد: اول معرفی نویسندگان مدرنیست اروپا و آمریکا و ترجمۀ آثاری از ایشـان ، دوم معرفی نویسـندگان نوگرای فارسـیزبان و چاپ آثاری که بوی نوجویی داشتند و سوم و مهمتر از همه انتشار مقالات و گفتگوهایی در باب مسایل نظری و کیفیت آثار نوجویانه .
در حقیقت تفاوت گردآورندگان این جنگ با دیگر جنگ ها این بود که نه تنها برای ایجاد تغییر در داستان نویسی ایران مشتاق بودند، بلکه با آگاهی نظری به راه ها و شیوه های این نوجویی، تمام اهتمام خود را نیز در همین جهت مصروف کرده بودند و از حاشیه روی و پراکنده کاری دوری میجستند.
پیش از این گفته شد که جنگها علاوه بر چاپ مقالات ، با ترجمۀ آثار نویسندگان مدرنیست ایران و جهان ، توانستند برخی از روشها و تمهیدات داستان نویسی مدرنیستی را آشکار کنند، با این حال باید گفت که آثار مدرنیســتی را نمیتوان در اصــول و تکنیکهای خاصــی محدود کرد.