چکیده:
همواره میان ادبیات و جامعه رابطهای مستحکم و ناگسستنی وجود داشته است. آثار ادبی در هر شکلی که باشند، بسان آیینهای هستند که گوشههایی از جامعه و مسایل جاری در آن را بازتاب میدهند. رمان به عنوان یکی از مهمترین و پر مخاطبترین گونههای ادبی، تا حدود زیادی از واقعیتهای اجتماعی سرچشمه میگیرد. رمانهای ایرانی نیز از بدو زمان شکلگیری تاکنون، همواره از اوضاع و احوال جامعه تاثیر پذیرفتهاند. بررسی و تحلیل مضامین اجتماعی در ده رمان منتخب از دهههای 1370و1380ش، هدف مقاله حاضر بوده است. شیوه انجام پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی است و دادهها با استفاده از شیوه تحلیل محتوا بررسی شدهاند. یافتههای این تحقیق بیانگر آن است که رمان به عنوان یکی از کامل ترین انواع ادبی قادراست به پژوهش جامعه شناسی پاسخ مثبت دهد.
The relationship between literature and society has always been a strong and unbroken. Literary works in any form, they are like a mirror of society and current issues in the corner twist the day it opened. The novel as one of the most popular literary genres, stems largely from social reality. Iranian novels from inception has always been influenced by the community circumstances. Analysis of social themes in his ten novels of the decade of 1370 and 1380, the aim of this paper was. The research is descriptiveanalytic methodology and data have been using the method of content analysis. The findings suggest that novel as one of the most complete literary genres is able to respond positively to sociological research
خلاصه ماشینی:
در ایـن راسـتا، رمانهـای منتخب از دهه های هفتاد و هشـتاد کـه عبارتند از:خانۀ ادریسیها،سـال بلـوا، جزیـرة سـرگردانی، مـن او، درخـت انجیـر معابـد، چراغهـا را مـن خامـوش میکنـم ، ویران میآیـی، رود راوی، رویـای تبـت و نگـران نبـاش ، مـورد مطالعـۀ دقیـق قـرار گرفته و با بررسـی ایـن آثـار، به شناسـایی و تبییـن مضامیـن اجتماعی منـدرج در آن خواهیـم پرداخت .
" نمودهـای فرهنگـی و اجتماعـی در ادبیـات فارسـیاز روح الامینـی کـه در سال ١٣٧٥توسـط نشـر آگاه منتشـر شـده اسـت در رابطـه بـا موضوعاتـی چـون مـردم شناسـی در منظومۀ درخت آسـوریک ، بررسـی رفتـار و کردار اجتماعـی در ارداویراف نامـه و ...
شـاید مهمتریـن دلیلی که رمـان را قادر سـاخته اسـت تـا واقعیـات زندگـی انسـان را به خوبـی بازتـاب داده و از عهـدة انعـکاس عادات و حالاتـش برآیـد، ایـن باشـد که "رمان از نظر شـکل و محتوا نسـبت بـه بقیۀ هنرها، شـاید به جز سـینما، بطـور مسـتقیمتری از پدیـده هـای اجتماعـی مایـه میگیرد و با وجـود آنکـه رمانها غالبا وابسـته بـه لحظـات خـاص تاریخ جامعه هسـتند، هنـگام مطالعـۀ آنها باید توجه داشـته باشـیم کـه بـا نوعـی هنر سـر و کار داریـم .
"(صد سـال داسـتان نویسـی ایران ، میرعابدینی: ص ١٤٨٤) رمان جزیرة سـرگردانی آیینهای اسـت که در آن میتوان بسـیاری از مسـائل تاریخی - سیاسی و "سـرگردانی ایدئولوژیک نقـد اجتماعـی رمـان معاصـر فارسـی، عسـگری ؛ ص ١٧٦) نسـلی متعلـق بـه دهه ١٣٥٠ را به تماشـا نشسـت .